شهریار

ﺍﻣﺸﺐ ﺍﯼ ﻣﺎﻩ ﺑﻪ ﺩﺭﺩ ﺩﻝ ﻣﻦ ﺗﺴﮑﯿﻨﯽ
ﺁﺧﺮ ﺍﯼ ﻣﺎﻩ ﺗﻮ ﻫﻤﺪﺭﺩ ﻣﻦ ﻣﺴﮑﯿﻨﯽ
 
ﮐﺎﻫﺶ ﺟﺎﻥ ﺗﻮ ﻣﻦ ﺩﺍﺭﻡ ﻭ ﻣﻦ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﻢ
ﮐﻪ ﺗﻮ ﺍﺯ ﺩﻭﺭﯼ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﭼﻬﺎ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﯽ

شهریار
دیدگاه ها (۱۰۶)

قناعت می‌کنم با درد چون درمان نمی‌یابمتحمل می‌کنم با زخم چون...

ﺗﻘﺪﯾﺮ، ﮐﻪ ﺑﺮ ﮐﺸﺘﻨﺖ ﺁﺯﺭﻡ ﻧﺪﺍﺷﺖﺑﺮ ﺣﺴﻦ ﻭ ﺟﻮﺍﻧﯿﺖ ﺩﻝ ﻧﺮﻡ ﻧﺪﺍﺷﺖﺍﻧﺪ...

آن قدر با آتش دل ساختم تا سوختمبی تو ای آرام جان یا ساختم یا...

بیا ای جان بیا ای جان بیا فریاد رس ما راچو ما را یک نفس باشد...

ﻭ ﻫﻤﺎﻥ ﻃﻮﺭ ﻛﻪ ﺩﺭﺩﻡ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺍﺳﺖ،ﺷﻴﻄﻨﺖ ﻫﺎﯼ ﺩﻟﻢ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ...

ﻭ ﻫﻤﺎﻥ ﻃﻮﺭ ﻛﻪ ﺩﺭﺩﻡ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺍﺳﺖ،ﺷﻴﻄﻨﺖ ﻫﺎﯼ ﺩﻟﻢ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ...

ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ:ﺣﺮﻑ ﻫﺎ ﻫﻢ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺭﻧﺪ ؛ﺩﺳﺖ ﻫﺎﯼ ﺑﻠﻨﺪﯼ ﻛﻪ ﮔﺎﻫﯽ ﮔﻠﻮﯾﯽ ﺭﺍ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط