حسودی ام می شود به تو

حسودی ام می شود به تو
که هرروز برایت یک شاخه گل کنار می گذارم
تا یادم نرود چند روز است که دیوانه ی تو شده ام
حسود شده ام
به زمین و زمان
حتی به خدا
که تو را می بینند هرروز و هرشب
حسودی ام می شود به تو
که دلم نمی آید هیچگاه
به زبان بیاورم حتی از رویِ دلتنگی
که دوست داشتنت را
که خواستنت را
نمی خواهم!
دیدگاه ها (۳)

امیدوارم قطار زندگیتون همیشه از روی ریل های خوشبختیعبور کنه ...

من جایِ تو چای می نوشمجایِ تو خسته می شومجایِ تو بغض می کنمج...

منهمان چمدان خاک خورده توگوشه ی اتاقمهمانقدر قدیمیهمانقدر من...

حالا باز دوباره وقتش شده که برای تو بنویسم . باید جز به جز ا...

مادر نامت را که می نویسمقلم می لرزددل می لرزدجهان آرام می شو...

بدترین حس دنیا چیست؟ شاید بگویید تنهایی... دلتنگی... و... ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط