غنچه ی بنشسته دراشعار من؛صبحت بخیر!
غنچه ی بنشسته دراشعار من؛صبحت بخیر!
چشمهایت هسته ی افکار من؛صبحت بخیر!
خنده ی لبهای تو شیرینی دنیای من
قبلگاه و محرم اسرار من؛ صبحت بخیر!
باز دم های تو شد دم های شورانگیر من
با توام شیرین ترین دلدار من؛ صبحت بخیر!
حس خوب بودنی در عصر سیمانی و سنگ
پیچک پیچیده بر گفتار من؛ صبحت بخیر!
ماه شبهای من و خورشید روز روشنم
بی حضورت هم خدا انکار من؛ صبحت بخیر!
تا که باران میشوی خیس از حضورت میشوم
ای دلیل رویش آثار من؛ صبحت بخیر!
چشمه ی جوشان ایمان منی بی شک ببین!
بنده ی کویت شدن اقرار من؛ صبحت بخیر!.
چشمهایت هسته ی افکار من؛صبحت بخیر!
خنده ی لبهای تو شیرینی دنیای من
قبلگاه و محرم اسرار من؛ صبحت بخیر!
باز دم های تو شد دم های شورانگیر من
با توام شیرین ترین دلدار من؛ صبحت بخیر!
حس خوب بودنی در عصر سیمانی و سنگ
پیچک پیچیده بر گفتار من؛ صبحت بخیر!
ماه شبهای من و خورشید روز روشنم
بی حضورت هم خدا انکار من؛ صبحت بخیر!
تا که باران میشوی خیس از حضورت میشوم
ای دلیل رویش آثار من؛ صبحت بخیر!
چشمه ی جوشان ایمان منی بی شک ببین!
بنده ی کویت شدن اقرار من؛ صبحت بخیر!.
۲.۶k
۱۲ خرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.