تو مال منی پارت ۱۰ قسمت ۲
-------------------------------------------------------
کوک و به اتاقش بردم و رو تخت گذاشتم
×آقا میخوام ماساژتون بدم لطفا رو شکم بخوابید
چیزی نگفت و رو شکم خوابید
چش شده آخه ایش
بدون عوض کردن لباسام مشغول ماساژ دادن شدم
پاهاشو توی بغلم گرفتم که تسلط بیشتری داشته باشم و شروع کردم به ماساژ دادن..
+به چه حقی من و ول کردی رفتی پیش تهیونگ
متعجب گفتم: بله آقا!!!!!!!
+حرفم و دو بار تکرار نمیکنم
×آخه مگه چه اتفاقی افتاد شما که به چیزی احتیاج نداشتید منم رفتم پیش تهیونگ یکم خوش بگذره
عصبی گفت: انقد صمیمی شدی به کسی که هفت سال ازت بزرگتره اسمشو میگی
شونههام و بالا انداختم و گفتم: خوب آره، گفت دوست نداره هی بگم تهیونگ شی
#𝒑𝒂𝒓𝒕_10
#𝑹𝒐𝒎𝒂𝒏
ꨄ︎ #تو_مال_منی
کوک و به اتاقش بردم و رو تخت گذاشتم
×آقا میخوام ماساژتون بدم لطفا رو شکم بخوابید
چیزی نگفت و رو شکم خوابید
چش شده آخه ایش
بدون عوض کردن لباسام مشغول ماساژ دادن شدم
پاهاشو توی بغلم گرفتم که تسلط بیشتری داشته باشم و شروع کردم به ماساژ دادن..
+به چه حقی من و ول کردی رفتی پیش تهیونگ
متعجب گفتم: بله آقا!!!!!!!
+حرفم و دو بار تکرار نمیکنم
×آخه مگه چه اتفاقی افتاد شما که به چیزی احتیاج نداشتید منم رفتم پیش تهیونگ یکم خوش بگذره
عصبی گفت: انقد صمیمی شدی به کسی که هفت سال ازت بزرگتره اسمشو میگی
شونههام و بالا انداختم و گفتم: خوب آره، گفت دوست نداره هی بگم تهیونگ شی
#𝒑𝒂𝒓𝒕_10
#𝑹𝒐𝒎𝒂𝒏
ꨄ︎ #تو_مال_منی
۱۳.۵k
۰۴ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.