در خواستی
تک پارتی از تهیونگ
ویو تهیونگ: امروز ا/ت خونه نبود و دیدم بچه خوابید زنگ زدم به ا/ت ببینم کجاست یا کی میاد
تهیونگ: بوق بوق بوق بوق بوق
ا/ت: الو سلام تهیونگ
تهیونگ: سلام کجایی و کی میایی عزیزم
ا/ت: بیرونم دارم خرید میکنم
تهیونگ: خرید چی
ا/ت: خریده خونه
تهیونگ: حدود ساعت چند میرسی
ا/ت: ۵ میرسم دیگ
تهیونگ: خیلی دیر نیست عزیزم
ا/ت: آخه چی کار کنم وسایل لازم بود بعدش هم حواست به دخترم باشه ها
تهیونگ: باشه بعدش هم اون دختر منم خست دیگ
ا/ت: باشه حالا کاری نداری برم من کار دارم بیبی
تهیونگ: نه عزیزم خدافظ
ا/ت: خدافظ
تهیونگ: دیدم یونا از خواب پاشد
یونا: سلام بابا مامان کجاست
تهیونگ: رفته بیرون خوراکی بخر
یونا: بابا
تهیونگ: جونم
یونا: بابا دندونم درد میکن فکر میکنم میخواد دربیاد
تهیونگ: بیا ببینم عسلم دندونت خب دهنت باز کن
یونا: دیدی میخواد بیفت
تهیونگ: آره ولی باید بکشیم
یونا: نه بابا درد میکن
تهیونگ: خب اگه نکشیم بیرون که بیشتر درد میکن فدات بشم میخوایی کار کنم درد نگیر
یونا: آره
تهیونگ: پاشدم رفته نخه برداشتم آوردم یونا بابای دهنت باز کن
یونا: باشه
تهیونگ: خب پستم حالا دست بده بهم بیا
یونا: باشه
تهیونگ: طرف دیگ نخه پستم به دستگیر دره کشیدم
یونا: آخی راحت شدم
تهیونگ:دیدی درد نداشت
یونا: آره مرسی بابایی
تهیونگ: خواهش میکنم حالا بیا بقلم
یونا: باشه
خب تمام امیدوار خوشتون بیاد
ویو تهیونگ: امروز ا/ت خونه نبود و دیدم بچه خوابید زنگ زدم به ا/ت ببینم کجاست یا کی میاد
تهیونگ: بوق بوق بوق بوق بوق
ا/ت: الو سلام تهیونگ
تهیونگ: سلام کجایی و کی میایی عزیزم
ا/ت: بیرونم دارم خرید میکنم
تهیونگ: خرید چی
ا/ت: خریده خونه
تهیونگ: حدود ساعت چند میرسی
ا/ت: ۵ میرسم دیگ
تهیونگ: خیلی دیر نیست عزیزم
ا/ت: آخه چی کار کنم وسایل لازم بود بعدش هم حواست به دخترم باشه ها
تهیونگ: باشه بعدش هم اون دختر منم خست دیگ
ا/ت: باشه حالا کاری نداری برم من کار دارم بیبی
تهیونگ: نه عزیزم خدافظ
ا/ت: خدافظ
تهیونگ: دیدم یونا از خواب پاشد
یونا: سلام بابا مامان کجاست
تهیونگ: رفته بیرون خوراکی بخر
یونا: بابا
تهیونگ: جونم
یونا: بابا دندونم درد میکن فکر میکنم میخواد دربیاد
تهیونگ: بیا ببینم عسلم دندونت خب دهنت باز کن
یونا: دیدی میخواد بیفت
تهیونگ: آره ولی باید بکشیم
یونا: نه بابا درد میکن
تهیونگ: خب اگه نکشیم بیرون که بیشتر درد میکن فدات بشم میخوایی کار کنم درد نگیر
یونا: آره
تهیونگ: پاشدم رفته نخه برداشتم آوردم یونا بابای دهنت باز کن
یونا: باشه
تهیونگ: خب پستم حالا دست بده بهم بیا
یونا: باشه
تهیونگ: طرف دیگ نخه پستم به دستگیر دره کشیدم
یونا: آخی راحت شدم
تهیونگ:دیدی درد نداشت
یونا: آره مرسی بابایی
تهیونگ: خواهش میکنم حالا بیا بقلم
یونا: باشه
خب تمام امیدوار خوشتون بیاد
۱۱.۶k
۲۲ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.