از خودگریزانی چرا ای سنگ باور کن

از "خود" گریزانی چرا ای سنگ! باور کن
حتی اگر در کعبه باشی باز هم سنگی

عمریست در نی شور شادی میدمی، اما
از نی نمی آید به جز اندوه آهنگی

دنیا پلی دارد که در هر سوی آن باشی
در فکر سوی دیگری ! آوخ چه آونگی !

" استاد فاضل نظری "
دیدگاه ها (۱۸)

آخرین منزل ما کوچه ی سرگردانی‌ستدربه‌در در پی گم کردن مقصد ر...

با یقین آمده بودیم و مردد رفتیمبه خیابان شلوغی که نباید رفتی...

اینکه «مردم» نشناسند تو را غربت نیستغربت آن است که «یاران» ب...

ای عقل بپرهیز و مگو عشق چنان استای عشق کجایی که ببینند چنینی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط