با یقین آمده بودیم و مردد رفتیمبه خیابان شلوغی که نباید رفتیممیشنیدیم صدای قدمش را اماپیش از آن لحظه که در را بگشاید رفتیمزندگی سرخیِ سیبی است که افتاده به خاکبه نظر خوب رسیدیم ولی بد رفتیماستاد فاضل نظری