ارباب خشن من

ارباب خشن من
#Part9
+منو گذاشت توی وان پر اب بعدشم خودش اومد و از پشت بغلم کرد
_از پشت بغلش کردم مثل یک بچه توی بغلم مچاله شده بود در برابرم خیلی کوچولو بود
_بیبی امشب خیلی خوب بودی
.......+
_بیب؟
نگاش کردم که دیدم عین یک خرس کوچولو توی بغلم خوابش برده
بغلش کردم یکی از لباسای خودمو تنش کردم
و باهم خوابمون برد
................صبح..................
_چشمامو باز کردم کنارمو نگاه کردم که دیدم نیست
یکم از اشپزخونه صدا میومد فهمیدم اونجاست کارای لازمو کردم یک دوش گرفتم و اومدم از حموم بیرون تا حولرو در اوردم یک دفعه وارد اتاق شد
تا دید کامل لختم سریع روشو بر گردوند
_جنس مخالف که نیستم هر چی دارمو داری نیازی نیست به این کارا بعدشم دیشب کل هیکلمو دیدی
+صبحانه درست کردم میخواستم بیدارت کنم بگم که بیای بخوری
_بله متوجه شدم
+یعنی اینقدر سرو صدا کردم؟ (خنده )
+خب بیا دیگه گشنمه چیزی نخوردم تا تو بیای خوابالو
_میخوام قبلش با یک چیز دیگه شروع کنم
+چ..

که اجازه حرف زدن بهش نداد و لباشو شکار کرد
+یااااا دیگه ازین کارا نکن
_ (شبیه یک بچه) دوست دارم دوست دارم دوست دارم
+باشه باشه
_خب بریم
+بریم
دیدگاه ها (۸)

ارباب خشن من#Part10داشتیم چیزی میخوردیم که صدای زنگ خونه به ...

ارباب خشن من#Part12بعد ازینکه خوردیم (لعنت بر ذهن منحرف) داش...

ارباب خشن من #part8_اهههه فا.ک تو ...تو خیلی خوبی +اه ...اه ...

ارباب خشن من #Part5_چی شد نظرت عوض شد؟ +خودت که میبین مجبورم...

پارت ۸۲

Love and hate { عـشـق و نـفـرت }" part 7 " ویو ا.ت : داشتم د...

فیک جیمین تک پارتی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط