بهم میگه نمیخوای تموم کنی این اوضاعِ بیریختت رو ؟ بریم با
بهم میگه نمیخوای تموم کنی این اوضاعِ بیریختت رو ؟ بریم با دو نفر جدید بریزیم رو هم ؟
میگم : میشه خفه شی ؟
میگه آخه نفهم دارم واسه خاطرِ خودت میگم !
دو سه دقیقه جفتمون ساکت میشیم .
میگم :
تو ماشین وسط اتوبان هر وقت میرسید اوجِ آهنگ بدونِ اینکه من بگم پاشو فشار میداد رو پدال گاز ، دِ برو که رفتیم ... !
از اون دلبر بی شرفها بود !
بلد بود ...
اولین باری که اومد لبام رو بوس کنه عین این فیلم های رمانتیک اسلوموشن کار نکرد ، دستشو گذاشت زیر گلوم با حرص و ولع بوسم کرد ، وحشی و خشن !
خوشم اومد از این جسارتش .
یه دیوونگیِ خاصّی داشت که اصلا جز خودم هیچکس نداره .
میدونست معدم درب و داغونه ولی پیتزا دوست دارم ؛ واسم هر آخرِ هفته میخرید
تیکه چهارم پایین نرفته میپریدم تو دستشویی هر چی خورده و نخورده بودم بالا میاوردم .
میومد کشِ سر به دست موهامو از پشت میبست ، میگفت برو شربت آبلیموت رو میزِ ؛ اینجا رو من میشورم ...
از این اَدا غیرتیها نبود، خودش بود ...
هر سری نمِ بارون میزد با دو نخ لایت ، میرفتیم تو بالکن فندک رو میگرفت طرفم .
آتیش میزدم زیرِ سیگار ، نخِ دهنیشو میذاشت تو دهنم . کامی که اون سیگار میداد هر سالمی رو معتاد میکرد .
میگه بسه بابا نمیخواد دیگه از محاسن عشقتون بگی حالمون بهم خورد
بعدم روش رو میکنه اون طرف زیر لب میگه :
مرض داشتین انقدر قشنگ عاشقی کردین
خیال میکنه نمیشنوم ...
#شین_مست
میگم : میشه خفه شی ؟
میگه آخه نفهم دارم واسه خاطرِ خودت میگم !
دو سه دقیقه جفتمون ساکت میشیم .
میگم :
تو ماشین وسط اتوبان هر وقت میرسید اوجِ آهنگ بدونِ اینکه من بگم پاشو فشار میداد رو پدال گاز ، دِ برو که رفتیم ... !
از اون دلبر بی شرفها بود !
بلد بود ...
اولین باری که اومد لبام رو بوس کنه عین این فیلم های رمانتیک اسلوموشن کار نکرد ، دستشو گذاشت زیر گلوم با حرص و ولع بوسم کرد ، وحشی و خشن !
خوشم اومد از این جسارتش .
یه دیوونگیِ خاصّی داشت که اصلا جز خودم هیچکس نداره .
میدونست معدم درب و داغونه ولی پیتزا دوست دارم ؛ واسم هر آخرِ هفته میخرید
تیکه چهارم پایین نرفته میپریدم تو دستشویی هر چی خورده و نخورده بودم بالا میاوردم .
میومد کشِ سر به دست موهامو از پشت میبست ، میگفت برو شربت آبلیموت رو میزِ ؛ اینجا رو من میشورم ...
از این اَدا غیرتیها نبود، خودش بود ...
هر سری نمِ بارون میزد با دو نخ لایت ، میرفتیم تو بالکن فندک رو میگرفت طرفم .
آتیش میزدم زیرِ سیگار ، نخِ دهنیشو میذاشت تو دهنم . کامی که اون سیگار میداد هر سالمی رو معتاد میکرد .
میگه بسه بابا نمیخواد دیگه از محاسن عشقتون بگی حالمون بهم خورد
بعدم روش رو میکنه اون طرف زیر لب میگه :
مرض داشتین انقدر قشنگ عاشقی کردین
خیال میکنه نمیشنوم ...
#شین_مست
۴.۳k
۰۶ خرداد ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.