تن جیمین روی زمین نقش بسته بود و بادیگارد ها اونو همونجا
تن جیمین روی زمین نقش بسته بود و بادیگارد ها اونو همونجا ول کردن و رفتن....کاری که با جیمین کردن و به شوگا گزارش دادن و اما جوابی که شوگا بهشون داد با یک (کار خوبی کردید)تموم شد
بعد از یک الی دو ساعت دوباره وارد اتاق شدن و به جمینی که خونی و کبود و رنگ پریده بود نگاه کردن
رفتن نزدیکش و سطل آبی به صورتش ریختن...و این آب سرد کافی بود تا جسم بی جون جیمین رو به لرزه دربیاره و اونو با چشمای متعجب بیدار کنه
آب سردی که روی زخمایی که اثر و رد شلاق ها روی جسمش بودن جریان داشت و درد اونا رو بدتر میکرد و سوزش بدی رو به همراه داشت
جیمین فقط ناله میکرد و بادیگارد ها ریکشنی نشون نمیدادن
بعد از یک الی دو ساعت دوباره وارد اتاق شدن و به جمینی که خونی و کبود و رنگ پریده بود نگاه کردن
رفتن نزدیکش و سطل آبی به صورتش ریختن...و این آب سرد کافی بود تا جسم بی جون جیمین رو به لرزه دربیاره و اونو با چشمای متعجب بیدار کنه
آب سردی که روی زخمایی که اثر و رد شلاق ها روی جسمش بودن جریان داشت و درد اونا رو بدتر میکرد و سوزش بدی رو به همراه داشت
جیمین فقط ناله میکرد و بادیگارد ها ریکشنی نشون نمیدادن
۳.۹k
۰۳ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.