و اماااا بابام
و اماااا بابام....
سحر زنگ زد به مرتضی گفت " پاشو قربونت برم سحره!"
تلفنو که قطع کرد برگشت سمتم گفت"الهی بمرم براش..چه خوابالو بود" :|||
میخوام بگم اینجوری قربونِ من نمیره :/
سحر زنگ زد به مرتضی گفت " پاشو قربونت برم سحره!"
تلفنو که قطع کرد برگشت سمتم گفت"الهی بمرم براش..چه خوابالو بود" :|||
میخوام بگم اینجوری قربونِ من نمیره :/
- ۷.۱k
- ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط