پول ها و طلاهاش رو داد و خداحافظی کرد ، داشت از درب ستادپ
پول ها و طلاهاش رو داد و خداحافظی کرد ، داشت از درب ستادپشتیبانی جنگ می رفت بیرون که مسئول ستاد گفت:
مادر رسیدتون رو نمی گیرین؟!
پیرزن لبخندی زد و گفت: من برای دادن شوهر و دو تا پسرم از کسی رسید نگرفتم ، اینا که دیگه چیزی نیست...
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
مادر رسیدتون رو نمی گیرین؟!
پیرزن لبخندی زد و گفت: من برای دادن شوهر و دو تا پسرم از کسی رسید نگرفتم ، اینا که دیگه چیزی نیست...
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
۵.۸k
۰۶ اسفند ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.