تک پارتی کوک وقتی پنکیک درست میکنی
تک پارتی کوک وقتی پنکیک درست میکنی
*ا/ت ویو
صبح بغل کوک پاشدم خیلی محکم بغلم کرده بود یه ذره تونستم دستشو شل کنم
به چهرش نگاه کردم این وقتی خوابه از خرگوشم کیوت تره ولی وقتی بیداره ددیه
خب بذار بریم صبحانه درست کنیم تا کوک بیدار شه
رفتم پایین مواد پنکیک درست کردم
و موادو گذاشتم روی ماهیتابه تا درست شه
همینجور که سر گاز بودم یکی از پشت بغلم کرد
_کوک صبت بخیر
+صبح توام بخیر بیب
_کی بیدار شدی
+همین الان
_ببین دارم برات پنکیک درست میکنم
+عاشقشم
_حتی بیشتر از من
کمرمو گرفت منو برگردوند طرف خودش گفت
+بیب من هیچیو بیشتر از تو دوست ندارم
_ثابت کن
+ثابت کنم باشه دیشبم که ثابت کردم دلت درد میکرد تا صبح
_خب حالا یادم نیار(خجالت)
+بیب ببینمت از من خجالت کشیدی ها
_نه بابا خجالت کیلو چنده(خجالت)
+عین لبو شدی
+دلت باز تنبیه میخواد
_عهه
یهو دیدم خم شدو منو بوسید
همینجور میبوسید منو بلند کرد گذاشت روی کابینت رفت سمت گردنم و مارک میکرد
_کوک
+هومم
_بسه دیگه دارم میمیرم
+دیگه دیره بیب
_کوککک
توجهی نمیکردو ادامه میداد منم بدم نمیومد پس همکاری کردم
همینجور که لاو میترکوندیم یهو دیدیم صدای اژیر در اومد
_وای کوککک پنکیکااااااا سوختتت
+عه مهم نیس زیر گازو خاموش کن تموم میشه
_چی چیو مهم نیست تمام اشپزخونه بوی سوختنی میاد میدونی برای پنکیک چقدر زحمت کشیده بود
_همش تقصیر توعه
+تقصیر من ببخشید شما میخواستی من خودمو ثابت کنم
_خب کردی دیگه بسه
_منو بذار پایین
گذاشت منو پایین و اینجوری شد که کوک مجبور شد تا شب ناز منو بکشه حیحییی
(دقت کردید تک پارتیام به نفع ا/ت تموم میشه😂)
یه هدیه بود تک پارتی کامنتای فیک[عاشق یه مافیا شدم] برسونید پارت بعدو بذارم✨
*ا/ت ویو
صبح بغل کوک پاشدم خیلی محکم بغلم کرده بود یه ذره تونستم دستشو شل کنم
به چهرش نگاه کردم این وقتی خوابه از خرگوشم کیوت تره ولی وقتی بیداره ددیه
خب بذار بریم صبحانه درست کنیم تا کوک بیدار شه
رفتم پایین مواد پنکیک درست کردم
و موادو گذاشتم روی ماهیتابه تا درست شه
همینجور که سر گاز بودم یکی از پشت بغلم کرد
_کوک صبت بخیر
+صبح توام بخیر بیب
_کی بیدار شدی
+همین الان
_ببین دارم برات پنکیک درست میکنم
+عاشقشم
_حتی بیشتر از من
کمرمو گرفت منو برگردوند طرف خودش گفت
+بیب من هیچیو بیشتر از تو دوست ندارم
_ثابت کن
+ثابت کنم باشه دیشبم که ثابت کردم دلت درد میکرد تا صبح
_خب حالا یادم نیار(خجالت)
+بیب ببینمت از من خجالت کشیدی ها
_نه بابا خجالت کیلو چنده(خجالت)
+عین لبو شدی
+دلت باز تنبیه میخواد
_عهه
یهو دیدم خم شدو منو بوسید
همینجور میبوسید منو بلند کرد گذاشت روی کابینت رفت سمت گردنم و مارک میکرد
_کوک
+هومم
_بسه دیگه دارم میمیرم
+دیگه دیره بیب
_کوککک
توجهی نمیکردو ادامه میداد منم بدم نمیومد پس همکاری کردم
همینجور که لاو میترکوندیم یهو دیدیم صدای اژیر در اومد
_وای کوککک پنکیکااااااا سوختتت
+عه مهم نیس زیر گازو خاموش کن تموم میشه
_چی چیو مهم نیست تمام اشپزخونه بوی سوختنی میاد میدونی برای پنکیک چقدر زحمت کشیده بود
_همش تقصیر توعه
+تقصیر من ببخشید شما میخواستی من خودمو ثابت کنم
_خب کردی دیگه بسه
_منو بذار پایین
گذاشت منو پایین و اینجوری شد که کوک مجبور شد تا شب ناز منو بکشه حیحییی
(دقت کردید تک پارتیام به نفع ا/ت تموم میشه😂)
یه هدیه بود تک پارتی کامنتای فیک[عاشق یه مافیا شدم] برسونید پارت بعدو بذارم✨
۱۱۷.۴k
۰۳ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.