در عکس هایش که برایم می فرستاد همیشه تنها بود

در عکس هایش که برایم می فرستاد٬ همیشه تنها بود ...
در خیابان ٬
پارک
خانه
فکر میکردم بی من هر جا برود تنهاست
و
من چه ابلهانه
عکاس را ندید میگرفتم...
دیدگاه ها (۵)

مدت هاست می خواهم بگویم: دوستش دارم٬ اما شما که غریبه نیستی...

خلاقیت من سر کلاس علوم /:

#من_ماشین_نیستم من بغض میکنم٬ من با دیدن یک تصویر زیبا خ...

خوشبختی در آغوش *تو* ...

٬٬روی نیمکت پارک نشسته بود و کلاغ ها رو میشمرد تا بیاد بهشون...

صحچپتر ۱۱ _ دفتر خاطرات پنهانشب...آسایشگاه در سکوتی فرو رفته...

صحنه,پارت یازدهم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط