ویو ته
ویو ته
وقتی امد رو تخت کلاا خوابمپریدد
ولی خودمو زدم ب خوابب
ویو ات
خب ب سقف خیره بودمو خوابم نمیبرد
ات: میگمااا
ته: ها
ات: بیداری
ته: نمیبینی خوابم( تعنه
ات: مسخره
ته: چیکار داری
ات: خوابت میاد
ته: با اجازت ارععع
ات: من ن
ته: ب من چه
ات: میگما
ته: هااااا
ات: کوففتتت نمیشه بات ادمحرف زد بگیر بکپپپپ
ته: شب خوش
هر دوشون خوابیدن
ویو ات ساعت ۴ صبح
یدفعه از خواب بیدار شدم
بارون شدیدی میوند و رعد و برق خب ب صورت عادی نمیترسم ولی خب
فک کنم بخواطر دارو هاا یکم بیحال شده بودم
و رعد برق یکم برام ترسناک بود ولی خب همش چرتهه
یکن وول خوردم و باد شاخه های درختارو ب پنجره میزد
عین بچه کوچیکا از صداش میترسیدمم
وقتی امد رو تخت کلاا خوابمپریدد
ولی خودمو زدم ب خوابب
ویو ات
خب ب سقف خیره بودمو خوابم نمیبرد
ات: میگمااا
ته: ها
ات: بیداری
ته: نمیبینی خوابم( تعنه
ات: مسخره
ته: چیکار داری
ات: خوابت میاد
ته: با اجازت ارععع
ات: من ن
ته: ب من چه
ات: میگما
ته: هااااا
ات: کوففتتت نمیشه بات ادمحرف زد بگیر بکپپپپ
ته: شب خوش
هر دوشون خوابیدن
ویو ات ساعت ۴ صبح
یدفعه از خواب بیدار شدم
بارون شدیدی میوند و رعد و برق خب ب صورت عادی نمیترسم ولی خب
فک کنم بخواطر دارو هاا یکم بیحال شده بودم
و رعد برق یکم برام ترسناک بود ولی خب همش چرتهه
یکن وول خوردم و باد شاخه های درختارو ب پنجره میزد
عین بچه کوچیکا از صداش میترسیدمم
۹.۵k
۰۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.