ویو ته
ویو ته
ات: چی( ذوق
ته: من اتاق خودم راحتم ... هم بزرگه هم خوبه تو بیا اونجا
ات : باشههه
ته: ببرمت؟
ات: چی ن یکم کار دارم لباسامو عوض کنم اینا بدش میام
ته: میتونی
ات: باید باس کار کنم که بی حسشی بره
ته: حله ... فعلا
از اتاقش اندم بیرون
یعنی میخواد بقلم بخوابه ....هه تجربه جدیه حتی یونا هم پیشم نخوابیده بود
ولی خب ددیونه بازی که پیش یونا دراورد خیلی خوب بود خوشم امد
رفتم اتاقمو ولو شدم رو تخت هوا ابریهه ماه و ستاره ها معلوم نیس
( خب اتاق تهیونگ تاریکه تلریکه
ویو ات
رفتم لباسامو عوض کروم کمکم داشتم درد پامو حس میکردم
لباسامو عوض کردم و رفتم پیش تهیونگ
درو نزده باز کردم که خیلی ناز رو تخت خواب بود بد نوری که با باز شدن در افتاد تو صورتش خیلی خوشگلش کرده بود
موهای حالت داری که کیوتیشو ۱۰۰ برابر بیشتر میکنههه واقعااا دلم میخواس بپرم روش بوسش کنم
وای خدا باز شیطون گولم زد ه
ویو ته
با بر خورد نور بیدار شدمم
ته: اومم .. تویی( خابالو
ات: اره
ته: اوکیه
اومد ی طرف تخت
ته: بیا این ور بخواب .. شب بخیر( خابالو
ات: اوم
ویو ات
لنگ لنگ رفتم رو تخت وای تختش خیلیی نرم بود
ات: چی( ذوق
ته: من اتاق خودم راحتم ... هم بزرگه هم خوبه تو بیا اونجا
ات : باشههه
ته: ببرمت؟
ات: چی ن یکم کار دارم لباسامو عوض کنم اینا بدش میام
ته: میتونی
ات: باید باس کار کنم که بی حسشی بره
ته: حله ... فعلا
از اتاقش اندم بیرون
یعنی میخواد بقلم بخوابه ....هه تجربه جدیه حتی یونا هم پیشم نخوابیده بود
ولی خب ددیونه بازی که پیش یونا دراورد خیلی خوب بود خوشم امد
رفتم اتاقمو ولو شدم رو تخت هوا ابریهه ماه و ستاره ها معلوم نیس
( خب اتاق تهیونگ تاریکه تلریکه
ویو ات
رفتم لباسامو عوض کروم کمکم داشتم درد پامو حس میکردم
لباسامو عوض کردم و رفتم پیش تهیونگ
درو نزده باز کردم که خیلی ناز رو تخت خواب بود بد نوری که با باز شدن در افتاد تو صورتش خیلی خوشگلش کرده بود
موهای حالت داری که کیوتیشو ۱۰۰ برابر بیشتر میکنههه واقعااا دلم میخواس بپرم روش بوسش کنم
وای خدا باز شیطون گولم زد ه
ویو ته
با بر خورد نور بیدار شدمم
ته: اومم .. تویی( خابالو
ات: اره
ته: اوکیه
اومد ی طرف تخت
ته: بیا این ور بخواب .. شب بخیر( خابالو
ات: اوم
ویو ات
لنگ لنگ رفتم رو تخت وای تختش خیلیی نرم بود
۱۵.۹k
۰۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.