تشنه امروی لبهایم جاری شوشعر شو تا با صد دلهره بسرایمتجاری شو در جانمو یا کاش من قطره آبی بودم در نهایت یک چشمهتا شاید روی لبهایت جاری میشدم و نوش میشدم به جانتجان شیرین شده ای دلبربه لب رسیده ایچیزی نمانده جان به لب شوم