باید گلدان را به خانه بیاوریم

باید گلدان را به‌ خانه‌ بیاوریم
این‌گلدان تسلی‌ میخواهد مرهم ‌میخواهد
گلدان را ازحیاط به‌پشت پنجره می‌آورم
با دستانم آب میدهم آفتاب میدهم
من همسایه یک‌ گلدان شمعدانی هستم

#احمدرضا_احمدی
#خاص
دیدگاه ها (۲)

جمعه یعنی ندارمت اما، به اندازه تمام ثانیه های "انتظار ...

هر قدر هم که نبودنت قلبم را تهدید به دلتنگی شدید کند ولی منه...

ما رسم دوستيمان مثل نان نيست!كه گرمش در سفره دل باشد و سرد و...

🕊خود را کبوتر حرمش فرض میکنم🕊 هرگز ندیده ام ز خودم...

صحنه,پارت یازدهم

باقی تابستان عجیب و محیرالعقول طی می‌شود.ماه گذشته از اینکه ...

چپتر ۱ _ دختر یتیمعصر بود. سایه دیوار های بلند و ترک خورده ی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط