گاهی چه بی گناه دلت پیرمیشود
گاهی چه بی گناه ؛ دلت پیرمیشود
اینجاهمان دمی است که زود دیرمیشود
گاهی همان دوچشم که رامت نموده بود
بی رحم چون کمان کمانگیر میشود
گاهی همان گلی که به دل پروراندیش
خارش به سینه ات چه نفس گیر میشود
گاهی که آرزوست بغل سازیش به مهر
تنهاسراب اوست که تصویر میشود
گاهی نیایشت که فقط بهروصل بود
چون نیست قسمتت ؛ به دلت تیر میشود
گاهی صدای بارش باران که دل رباست
باچترتک سواره چه دلگیرمیشود
گاهی که ضرب وجمع به راهی نمیرسد
من کم شوم زیار ؛ چه تفسیرمیشود
گاهی مسیرعشق ؛ زپیکارعقل ودل
ازتیزی وخطر ؛ چوشمشیرمیشود
گاهی که منطقت ندهد پاسخت به دل
باید نشست و دید چه تقدیر میشود
،،،،
اینجاهمان دمی است که زود دیرمیشود
گاهی همان دوچشم که رامت نموده بود
بی رحم چون کمان کمانگیر میشود
گاهی همان گلی که به دل پروراندیش
خارش به سینه ات چه نفس گیر میشود
گاهی که آرزوست بغل سازیش به مهر
تنهاسراب اوست که تصویر میشود
گاهی نیایشت که فقط بهروصل بود
چون نیست قسمتت ؛ به دلت تیر میشود
گاهی صدای بارش باران که دل رباست
باچترتک سواره چه دلگیرمیشود
گاهی که ضرب وجمع به راهی نمیرسد
من کم شوم زیار ؛ چه تفسیرمیشود
گاهی مسیرعشق ؛ زپیکارعقل ودل
ازتیزی وخطر ؛ چوشمشیرمیشود
گاهی که منطقت ندهد پاسخت به دل
باید نشست و دید چه تقدیر میشود
،،،،
- ۹۵۳
- ۱۲ مهر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱۹)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط