همیشه فکر می کردم

همیشه فکر می کردم
آدم ها می توانند در خیال هم عاشق هم بشوند
بدون آن که حتی یک بار دست یکدیگر را لمس کنند ..
ولی بعد همه چیز ذره ذره عوض شد تازه فهمیدم که یک زنم ..
یواش یواش حواسم درگیر شد
به دیدنش عادت کردم
باید او را در کنارم حس می کردم صدایش را می شنیدم
باید هر بار مطمئن می شدم
که او هم به همین شدت مرا می بیند و احساسم می کند حالا فکر می کنم دروغ است ..
نمی شود فقط توی ذهن عاشق یک نفر شد! اگر بشود خیالات است ..
ای کاش می شد با خیال یک نفر زندگی کرد
ولی امکان ندارد فکر می کردم
آدم ها همان طور که آمده اند
می روند ..
نمی دانستم که نمی روند می مانند ردشان می ماند
حتی اگر همه چیزشان را هم با خودشان بردارند
و بروند ..!

[ #فریبا_وفی ]
دیدگاه ها (۶)

وﻗﺘﯽ ﮐﺴﯽ ﺣﺎﻟﺶ ﺑﺪ است به او نگویید تحمل کن، این هم ﻣﯽ ﮔﺬﺭد، ن...

روحَم خسته بـو‌دپاهام توان نداشت لعنتی اما میدوئیدم بازَمانگ...

هر شش روز هفته را"منکرت"می شومدوشنبه تااااشنبهدلخوشم به کشیش...

|•تــــو تــخــت الــکــی دراز کــشـیدم هــــیـــ ایــنور هـ...

تاوان خوشبختی اینده ات را اکنون پس بده

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط