(پارت سیزدهم)
(پارت سیزدهم)
شوگا: ات تو حالت خوب نیست داری از من یع چیز رو پنهون می کنی لطفا بگو شاید بتونم کمکت کنم
ات: شوگا من حالم خوبه راست میگم فقط
شوگا: فقط چی
ات: فقط خستم همین
شوگا: باشه ولی من یع روز همه چیز رو میفهمم
ویوراوی: این دوتا همینطوری داشتن باهم حرف میزدن که یهو یه صدا تو گوش ات پیچید امروز از جاده اصلی نرید یع درخت میوفته روت و تو میمیری و شوگا فلج میشه
ات (تو دلش): وای خداا
شوگا: ات بیا بریم
ات: بریم
ویو راوی: وقتی ات و شوگا رفتن بیرون کوک و پکی کنار هم بودن و داشتن با هم حرف میزدن
شوگا: بچه ها بریم
دوستان خیلی ببخشید انقدر دیر گذاشتم این چند وقت واقعا سرم شلوغ بود🥲
لطفا حمایتم کنید ممنونم❤❤🌹🌹
ادمین تانی
شوگا: ات تو حالت خوب نیست داری از من یع چیز رو پنهون می کنی لطفا بگو شاید بتونم کمکت کنم
ات: شوگا من حالم خوبه راست میگم فقط
شوگا: فقط چی
ات: فقط خستم همین
شوگا: باشه ولی من یع روز همه چیز رو میفهمم
ویوراوی: این دوتا همینطوری داشتن باهم حرف میزدن که یهو یه صدا تو گوش ات پیچید امروز از جاده اصلی نرید یع درخت میوفته روت و تو میمیری و شوگا فلج میشه
ات (تو دلش): وای خداا
شوگا: ات بیا بریم
ات: بریم
ویو راوی: وقتی ات و شوگا رفتن بیرون کوک و پکی کنار هم بودن و داشتن با هم حرف میزدن
شوگا: بچه ها بریم
دوستان خیلی ببخشید انقدر دیر گذاشتم این چند وقت واقعا سرم شلوغ بود🥲
لطفا حمایتم کنید ممنونم❤❤🌹🌹
ادمین تانی
۸.۹k
۱۲ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.