فیک جیمین
فیک جیمین
ویو ات
بعد از اینکه رفتم خونه و کارامو کردم دیدم جیمی۱-۱۱۱۱۱۱۱۱-ن زنگ زد
جیمین: سلام ات
ات: سلام هیونگ
جیمین: ات میگم اعضا میگن باهم بریم پیک نیک
ات:ا اوم بیمارستان رو چیکار کنیم
جیمین: خب اعضا مرخصی گرفتن منو تو هم مرخصی بگیریم
ات: اوکی پس من قطع می کنم تا زنگ بزنم به منشی
(مشی رو با من نشون میدم)
جیمین:اوکی بای
ات:بای
ات: بوق بوق بوق
من: الو
ات:سلام منم دکتر سانگ ات
من: دکتر سانگ شمایید مان
ات: میگم من دو روز مرخصی می گیرم
من: بله دکتر پارک هم همین چند ثانیه پیش گفته بودن نمیان
ات: ممنون
من: خواهش میکنم خدانگهدار
ات: خدا حافظ
ات: بوق بوق
جیمین: الو ات بله
ات : ام جیمین می گم کی راه میفتیم
جیمین: فردا
ات: اوکی
ات: مرسی
جیمین: خواهش
ات: پس بای
جیمین :بای
ات ویو
وسایلمو جمع کردم لباس کیف کفش خوراکی لباس زیر و لوازم ارایشی
گزاشتم تو چمدون ساعت دو صبح بود رفتم خوابیدم
ویو جیمین
به ات زنگ زدم بهش بگم باهامون بیاد پیک نیک که قبول کرد منم وسایلمو گزاشتم قبلش زنگ زدم به مجری و بهش گفتم که دو روز نمیام
دیدم ساعت ۱و نیم رفتم تو تخت خوابیدم
شرطا
۲ لایک
۱ کام
ویو ات
بعد از اینکه رفتم خونه و کارامو کردم دیدم جیمی۱-۱۱۱۱۱۱۱۱-ن زنگ زد
جیمین: سلام ات
ات: سلام هیونگ
جیمین: ات میگم اعضا میگن باهم بریم پیک نیک
ات:ا اوم بیمارستان رو چیکار کنیم
جیمین: خب اعضا مرخصی گرفتن منو تو هم مرخصی بگیریم
ات: اوکی پس من قطع می کنم تا زنگ بزنم به منشی
(مشی رو با من نشون میدم)
جیمین:اوکی بای
ات:بای
ات: بوق بوق بوق
من: الو
ات:سلام منم دکتر سانگ ات
من: دکتر سانگ شمایید مان
ات: میگم من دو روز مرخصی می گیرم
من: بله دکتر پارک هم همین چند ثانیه پیش گفته بودن نمیان
ات: ممنون
من: خواهش میکنم خدانگهدار
ات: خدا حافظ
ات: بوق بوق
جیمین: الو ات بله
ات : ام جیمین می گم کی راه میفتیم
جیمین: فردا
ات: اوکی
ات: مرسی
جیمین: خواهش
ات: پس بای
جیمین :بای
ات ویو
وسایلمو جمع کردم لباس کیف کفش خوراکی لباس زیر و لوازم ارایشی
گزاشتم تو چمدون ساعت دو صبح بود رفتم خوابیدم
ویو جیمین
به ات زنگ زدم بهش بگم باهامون بیاد پیک نیک که قبول کرد منم وسایلمو گزاشتم قبلش زنگ زدم به مجری و بهش گفتم که دو روز نمیام
دیدم ساعت ۱و نیم رفتم تو تخت خوابیدم
شرطا
۲ لایک
۱ کام
۱۵.۹k
۲۰ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.