فیک ته
فیک ته
نکته: ات بعد از مرگ ته مافیا بودنو ول کرد چون نمی خواست بیشتر از این عزیزاشو از دست بده
ات: اوف باشه
ات: من یه دست شویی میرم
سانا : او کی منم زنگ میزنم به کوک
ات: باشه
ویو ات
به سانا گفتم میرم دست شویی داشتم دستامو می شستم که دیدم یه مردا اومد گفت
مرد: اوم چه بیبی خوشگلی
ات: ولم کن
مرد: تازه گرفتمت بیا یه شب دل انگیز خوب باهم داشته باشیم
ات: مرتیکه ولم کن
مرد: مثل اینکه بی ادبم هستی
ویو ته
می خواستم برم دست شویی که صدای ات رو شنیدم یکی مزاحمش بود
ته: هوی مگه خودت خوار مادر نداری
ویو ادمین
ته که داشت مردرو میزد ات وقتی ته رو دید افتاد
ات: ته( با عر)
ته: ا .. اروم باش خب
ات: ته( بغض)
ات: ته( بغض)
ته: جونم ( بغض)
ات: ته چرا رفتی
ته: بخاطر خودت بود
ات:نمی خوام هیچی رو نمی خوام من تو رو می خوام
ته: من نمی خواستم با بودنم اذیت بشی
ات: تو با رفتنت منو اذیت کردی من دوست دارم( با گریه)
ته: منم دوست دارم( ات رو بغل کردو گریه کرد)
ته: خب بیا یه زندگی جدیدو شروع کنیم چطوره؟
ات: من من نمی دونم
ات :باشه
که ته لبشو میزاره رو لب ات و ( چیه ها چیه بچه برو نمازتو بخون )
ات: بیا بریم پیش سانا
ته: اوهوم
رفتن پیش سانا
سانا: خره کجا مو..
سانا: چیشده
سانا چقد شبیه ته
ته : سلام سانا
سانا: ا اسم منم که بهش گفتی
ته: حاجی ات راست می گفتی خنگی منگل من تهم
سانا: چی( جیغ طوری که کل مردم بار به سانا نگا کردن)
شرطا
۶کام
۶لایک
گود بای
نکته: ات بعد از مرگ ته مافیا بودنو ول کرد چون نمی خواست بیشتر از این عزیزاشو از دست بده
ات: اوف باشه
ات: من یه دست شویی میرم
سانا : او کی منم زنگ میزنم به کوک
ات: باشه
ویو ات
به سانا گفتم میرم دست شویی داشتم دستامو می شستم که دیدم یه مردا اومد گفت
مرد: اوم چه بیبی خوشگلی
ات: ولم کن
مرد: تازه گرفتمت بیا یه شب دل انگیز خوب باهم داشته باشیم
ات: مرتیکه ولم کن
مرد: مثل اینکه بی ادبم هستی
ویو ته
می خواستم برم دست شویی که صدای ات رو شنیدم یکی مزاحمش بود
ته: هوی مگه خودت خوار مادر نداری
ویو ادمین
ته که داشت مردرو میزد ات وقتی ته رو دید افتاد
ات: ته( با عر)
ته: ا .. اروم باش خب
ات: ته( بغض)
ات: ته( بغض)
ته: جونم ( بغض)
ات: ته چرا رفتی
ته: بخاطر خودت بود
ات:نمی خوام هیچی رو نمی خوام من تو رو می خوام
ته: من نمی خواستم با بودنم اذیت بشی
ات: تو با رفتنت منو اذیت کردی من دوست دارم( با گریه)
ته: منم دوست دارم( ات رو بغل کردو گریه کرد)
ته: خب بیا یه زندگی جدیدو شروع کنیم چطوره؟
ات: من من نمی دونم
ات :باشه
که ته لبشو میزاره رو لب ات و ( چیه ها چیه بچه برو نمازتو بخون )
ات: بیا بریم پیش سانا
ته: اوهوم
رفتن پیش سانا
سانا: خره کجا مو..
سانا: چیشده
سانا چقد شبیه ته
ته : سلام سانا
سانا: ا اسم منم که بهش گفتی
ته: حاجی ات راست می گفتی خنگی منگل من تهم
سانا: چی( جیغ طوری که کل مردم بار به سانا نگا کردن)
شرطا
۶کام
۶لایک
گود بای
۱۶.۸k
۲۰ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.