شرایط نرسید ولی براتون گذاشتم
شرایط نرسید ولی براتون گذاشتم
_________
پارت ۱۱
عشق بعد از ازدواج
پرس زمانی سه ماه بعد
ویو کوک
نمیدونم چی شد که من عاشق ا.ت شدم ولی این دستم خودم نبود یهوی اتفاق افتاد که حتی نمیدونم از کی و چطور ولی عاشقش شدم
ویو ا.ت
هنوز بخواطر حرف دیشب کوک توی شک بودم
فلش بک ( دیشب)
{محض اطلاع ا.ت و کوک سر اینکه ا.ت لباس باز پوشیده بود دعواشون شده بود }
ویو ا.ت
ا.ت = اصلا تو چرا به من گیر میدی هان؟
کوک = چون عاشقت ام عاشق میفهمی ( داد)
بعد این حرفش رفت تو اتاق کارش و در رو محکم بست
پایان فلش بک ( زمان حال)
ویو. ا. ت
منم عاشقش ام ولی نمیدونم چطوری بهش بگم ولی باید اعتراف کنم پس رفتم دم در اتاق کارش و در زدم
ویو کوک
داشتم پرونده ها رو میخوندم که صدای در اومد و گفتم
کوک = کی؟
ا.ت= منم میشه بیام تو؟
کوک = اره بیا تو
در باز شد و ا. ت اومد تو از چهرش معلوم بود که میخواد یه چیزی بگه ولی نمیتونه پس گفتم
کوک = ا.ت چی میخوای بگی؟
ا.ت = راستش راجب حرفی که دیشب.....
نزاشتم حرفش رو کامل کنه و گفتم
کوک = نمیخواد راجبش حرف بزنی میدونم....
نذاشت حرف ام رو کامل کنم و گفت
ا.ت = منم عاشقت ام
بعد شنیدن حرفش از جام بلند شدم و بغلش کردم که اونم بغلم کرد بلندش کردم و نشستم پشت میز و ا.ت رو نشوندم رو پام و از تو کشو یه جعبه دراوردم که توش حلقه بود بازش کردم و جلو ا.ت گرفتم و گفتم
کوک = لی ا.ت این بار با رضایت قلبی همسرم میشی؟
ا.ت نزاشت حتی یه دقیقه از حرف ام بگذره و سریع گفتم
ا.ت = معلومه که بله
ویو ا.ت
بعد اینکه گفتم بله کوک دستم و گرفت حلقه قبلی رو دراورد و حلقه جدید رو انداخت تو دستم و گفت
کوک = کیتن الان دیگه واقعا مال خودمی قول میدم هیچ وقت تنهات نزارم
صدای گوشی کوک کل فضا رو خراب کرد
نظرتون راجب این پارت؟
شرایط پارت بعد( پارت اخر)
لایک ۵
کامنت ۱۰
_________
پارت ۱۱
عشق بعد از ازدواج
پرس زمانی سه ماه بعد
ویو کوک
نمیدونم چی شد که من عاشق ا.ت شدم ولی این دستم خودم نبود یهوی اتفاق افتاد که حتی نمیدونم از کی و چطور ولی عاشقش شدم
ویو ا.ت
هنوز بخواطر حرف دیشب کوک توی شک بودم
فلش بک ( دیشب)
{محض اطلاع ا.ت و کوک سر اینکه ا.ت لباس باز پوشیده بود دعواشون شده بود }
ویو ا.ت
ا.ت = اصلا تو چرا به من گیر میدی هان؟
کوک = چون عاشقت ام عاشق میفهمی ( داد)
بعد این حرفش رفت تو اتاق کارش و در رو محکم بست
پایان فلش بک ( زمان حال)
ویو. ا. ت
منم عاشقش ام ولی نمیدونم چطوری بهش بگم ولی باید اعتراف کنم پس رفتم دم در اتاق کارش و در زدم
ویو کوک
داشتم پرونده ها رو میخوندم که صدای در اومد و گفتم
کوک = کی؟
ا.ت= منم میشه بیام تو؟
کوک = اره بیا تو
در باز شد و ا. ت اومد تو از چهرش معلوم بود که میخواد یه چیزی بگه ولی نمیتونه پس گفتم
کوک = ا.ت چی میخوای بگی؟
ا.ت = راستش راجب حرفی که دیشب.....
نزاشتم حرفش رو کامل کنه و گفتم
کوک = نمیخواد راجبش حرف بزنی میدونم....
نذاشت حرف ام رو کامل کنم و گفت
ا.ت = منم عاشقت ام
بعد شنیدن حرفش از جام بلند شدم و بغلش کردم که اونم بغلم کرد بلندش کردم و نشستم پشت میز و ا.ت رو نشوندم رو پام و از تو کشو یه جعبه دراوردم که توش حلقه بود بازش کردم و جلو ا.ت گرفتم و گفتم
کوک = لی ا.ت این بار با رضایت قلبی همسرم میشی؟
ا.ت نزاشت حتی یه دقیقه از حرف ام بگذره و سریع گفتم
ا.ت = معلومه که بله
ویو ا.ت
بعد اینکه گفتم بله کوک دستم و گرفت حلقه قبلی رو دراورد و حلقه جدید رو انداخت تو دستم و گفت
کوک = کیتن الان دیگه واقعا مال خودمی قول میدم هیچ وقت تنهات نزارم
صدای گوشی کوک کل فضا رو خراب کرد
نظرتون راجب این پارت؟
شرایط پارت بعد( پارت اخر)
لایک ۵
کامنت ۱۰
۹.۶k
۰۱ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.