فصل۲ پارت ۲ وقتی قاتل بودین
فصل۲ پارت ۲ وقتی قاتل بودین
رفتم داخل که یهو دخترا و پسرا رو دیدم که اومدن سمتم و گفتن
............
+سلام آقای جئون
_اووومم سلام خانم لی ا.ت(فامیلیشو ببخشید اگه بعده از خودم دراوردم)
×سلام خانم لی
÷سلام خانم ا.ت
#سلام خانم ا.ت
*خواهر ا.ت دلم برات تنگ شده بود(اومد بغلم)
+توی ذهنش(چرا همچینه یجوری رفتار میکنه که همه قضیه رو میدنه) بیا بغلم داداش جیمین منم دلم برات تنگ شده بود(لبخند)
#اینا چرا اینطرین( آروم دم گوش لیا)
÷نمیدونم(آروم)
_خب دیگه بریم نوشیدنی به حساب من
ادمین: و رفتن هر کدومشون یچی سفترش دادن
+من آبجو
_آبجو
#مشروب
÷مشروب
*ویسکی
×ویسکی
+من یک دقیقه برم لباسمو عوض کنم بیام ( یک چیزی یادم رفت بگم ا.ت و لونا و لیا بزرگترین قاتل کره بودن مافیا نبودن ولی بعد قضیه پنج سال قبل ا.ت مافیا شد)
_جیمین چرا باهاش صمیمی رفتار کردی هااا اون برامون نقش بازی کرد
*کوک اول خفه شو قضیه رو برات تعریف کنم
×باش آروم بگو جیمین
*قضیه از اون روز اولین جلسه شروع میشه و...
..........
فلش بک
*ا.ت وایسا صبر کن باهات حرف دارم
+چیه
*چرا برامون نقش بازی کردی که مردی هااااا(داد)
+بزار برات تعریف کنم ببین اون روزی که سوهو منو با تفنگش تیر زد شما منو ول کردین و آدمای سوهو دکتر شخصی شونو آوردن الان زنده موندن من میگن یک معجزس
*ببخشید ولت کردیم خواهر
+اشکال نداره
*خب دیگه من برم الان بچه ها شک میکنن
+بای بای
*بای بای
پایان فلش بک
.......
_وای خدا منو لعنت کنه(خدا نکنه عشقم)
#باشه سکات ا.ت اومد
×چرا لباس لش پوشیده
+من اومدم
×ببینم چرا لباس لش پوشیدی
+خودت میفهمی
که یهو...
رفتم داخل که یهو دخترا و پسرا رو دیدم که اومدن سمتم و گفتن
............
+سلام آقای جئون
_اووومم سلام خانم لی ا.ت(فامیلیشو ببخشید اگه بعده از خودم دراوردم)
×سلام خانم لی
÷سلام خانم ا.ت
#سلام خانم ا.ت
*خواهر ا.ت دلم برات تنگ شده بود(اومد بغلم)
+توی ذهنش(چرا همچینه یجوری رفتار میکنه که همه قضیه رو میدنه) بیا بغلم داداش جیمین منم دلم برات تنگ شده بود(لبخند)
#اینا چرا اینطرین( آروم دم گوش لیا)
÷نمیدونم(آروم)
_خب دیگه بریم نوشیدنی به حساب من
ادمین: و رفتن هر کدومشون یچی سفترش دادن
+من آبجو
_آبجو
#مشروب
÷مشروب
*ویسکی
×ویسکی
+من یک دقیقه برم لباسمو عوض کنم بیام ( یک چیزی یادم رفت بگم ا.ت و لونا و لیا بزرگترین قاتل کره بودن مافیا نبودن ولی بعد قضیه پنج سال قبل ا.ت مافیا شد)
_جیمین چرا باهاش صمیمی رفتار کردی هااا اون برامون نقش بازی کرد
*کوک اول خفه شو قضیه رو برات تعریف کنم
×باش آروم بگو جیمین
*قضیه از اون روز اولین جلسه شروع میشه و...
..........
فلش بک
*ا.ت وایسا صبر کن باهات حرف دارم
+چیه
*چرا برامون نقش بازی کردی که مردی هااااا(داد)
+بزار برات تعریف کنم ببین اون روزی که سوهو منو با تفنگش تیر زد شما منو ول کردین و آدمای سوهو دکتر شخصی شونو آوردن الان زنده موندن من میگن یک معجزس
*ببخشید ولت کردیم خواهر
+اشکال نداره
*خب دیگه من برم الان بچه ها شک میکنن
+بای بای
*بای بای
پایان فلش بک
.......
_وای خدا منو لعنت کنه(خدا نکنه عشقم)
#باشه سکات ا.ت اومد
×چرا لباس لش پوشیده
+من اومدم
×ببینم چرا لباس لش پوشیدی
+خودت میفهمی
که یهو...
۱.۵k
۰۱ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.