خسته ام...
خسته ام...
ازخود گریزانم...نمی دانم چرا؟
غم زده بر جسم بی جانم...
نمی دانم چرا؟
باد،گویی ریشه ام را
سست و بی جان کرده است!
همچو برگی دست طوفانم...
نمی دانم چرا
ازخود گریزانم...نمی دانم چرا؟
غم زده بر جسم بی جانم...
نمی دانم چرا؟
باد،گویی ریشه ام را
سست و بی جان کرده است!
همچو برگی دست طوفانم...
نمی دانم چرا
۷.۴k
۰۸ خرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.