پارت¹⁸
پارت¹⁸
رز:نشسته بودیم تو راهرو که پدر میا گفت دخترم به هوش اومده
فلش بک به چند ساعت پیش:/
پ.م:خ..خانم دخترم به هوش اومد ، اقا شما که میخواستین ازش سوال بپرسین بفرمایید
رر:واقعا؟؟چه خوب *بلند شد رفتن داخل*
رز:پس چرااا ...
پ.م:هع فک کردی کاری که با دخترم کردین تقاص نداره؟
پ:اقا لطفا تحدید نکنید
*که مادر میا در و از پشت قفل کرد*
رز هم رفت سمت در:باز کنین در و برای چی قفلش کردی
پ.م:هع کور خوندی
رز هم رفت سمت پدر میا:برای چی داری این کار و میکنی؟
پ.م چیزی نگفت و ی چاقو دراورد *پلیس خواست بره سمتش که زد تو شکمش
رز:ن..نه چرا این کار و کردی؟*از ترس اروم اروم رفت عقب*
پ.م:مک کردی میتونی از دست من فرار کنی؟
پلیسه با زخمی که پ.م درست کرده بود نای راه رفتن نداشت
پ.م هم رفت به سمت رز:شما باید تقاص کارتونو بدید
*چاقورد کرد تو پهلوی رز*
پایان فلش بک:/
پ(پلیس):ی خبر خوب
رز و جین:چیی؟
پ:فهمیدیم کی میا رو کتک زده
جین:کیی؟
پ:اگه بفهمین شاخ در میارین
جین:مگه کیه؟
پ:همون پدرش
رز:چییی؟
پ:بله خود پدر میا بخاطر نمره کتکش زده
جین:اون ی دیوونه به تمام معناس
پ:اومم
جین:راستی با اون مدرکی که من اوردم ..
پ:بله فهمیدیم که کسایی دیگه هم دست داشتن توی این قضیه
رز:پس پسرم*بغض*
پ:نگرانش نباشین به زودی میاد بیرون.
جین هم که بغض کرده بود:ممنونم واقعا
رز:پس پدر میا ..
پ:اون بخاطر دروغ گفتن و گرفتن وقت دادگاه و دروغ با قاضی و مردم مُسَلم هستش که بره زندان
جین:اهان
پ: با من کاری ندارین مرخص بشم؟
جین:خیر خیلی زحمت کشیدین ممنونم
پ:وظیفم بوده
جین:خیلی ممنون
پلیسه رفت:/
رز هم از ذوق داشت گریه میکرد:باورم نمیشه
جین:چرا چرا باوت بشه ،چون همه چی داره درست میشه، فقط مونده ی چیز.
رز:چی؟
رز:نشسته بودیم تو راهرو که پدر میا گفت دخترم به هوش اومده
فلش بک به چند ساعت پیش:/
پ.م:خ..خانم دخترم به هوش اومد ، اقا شما که میخواستین ازش سوال بپرسین بفرمایید
رر:واقعا؟؟چه خوب *بلند شد رفتن داخل*
رز:پس چرااا ...
پ.م:هع فک کردی کاری که با دخترم کردین تقاص نداره؟
پ:اقا لطفا تحدید نکنید
*که مادر میا در و از پشت قفل کرد*
رز هم رفت سمت در:باز کنین در و برای چی قفلش کردی
پ.م:هع کور خوندی
رز هم رفت سمت پدر میا:برای چی داری این کار و میکنی؟
پ.م چیزی نگفت و ی چاقو دراورد *پلیس خواست بره سمتش که زد تو شکمش
رز:ن..نه چرا این کار و کردی؟*از ترس اروم اروم رفت عقب*
پ.م:مک کردی میتونی از دست من فرار کنی؟
پلیسه با زخمی که پ.م درست کرده بود نای راه رفتن نداشت
پ.م هم رفت به سمت رز:شما باید تقاص کارتونو بدید
*چاقورد کرد تو پهلوی رز*
پایان فلش بک:/
پ(پلیس):ی خبر خوب
رز و جین:چیی؟
پ:فهمیدیم کی میا رو کتک زده
جین:کیی؟
پ:اگه بفهمین شاخ در میارین
جین:مگه کیه؟
پ:همون پدرش
رز:چییی؟
پ:بله خود پدر میا بخاطر نمره کتکش زده
جین:اون ی دیوونه به تمام معناس
پ:اومم
جین:راستی با اون مدرکی که من اوردم ..
پ:بله فهمیدیم که کسایی دیگه هم دست داشتن توی این قضیه
رز:پس پسرم*بغض*
پ:نگرانش نباشین به زودی میاد بیرون.
جین هم که بغض کرده بود:ممنونم واقعا
رز:پس پدر میا ..
پ:اون بخاطر دروغ گفتن و گرفتن وقت دادگاه و دروغ با قاضی و مردم مُسَلم هستش که بره زندان
جین:اهان
پ: با من کاری ندارین مرخص بشم؟
جین:خیر خیلی زحمت کشیدین ممنونم
پ:وظیفم بوده
جین:خیلی ممنون
پلیسه رفت:/
رز هم از ذوق داشت گریه میکرد:باورم نمیشه
جین:چرا چرا باوت بشه ،چون همه چی داره درست میشه، فقط مونده ی چیز.
رز:چی؟
۳۰.۳k
۱۹ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.