پارت¹⁹
پارت¹⁹
رر:چ کاری؟
جین هم نشتسو تمام ماجرا رو تعریف کرد
رز:چقد بد ، ولی چرا اونموقع چیزی به من نگفتی؟
جین:نخواستم نگران بشی
رز:ولی باید میگفتی مثلا گفتی هر چی که باشه از من قایم نمیکینی*روشو برگردوند*
جین:عشقم قهر نکن دیگه نمیشد که بگم
رز:یعنی چی نمیشد مگه چی بود؟
جین:خب نمیخواستم ، اصن ببخشید
رز:نمیخوام
جین:ای بابا
رز: ...
جین:بابا غلط کردم
رز: ...
حالا هی نازشو میکشید
...زندان*لیام*:/
لیام از همه جا بیخبر منتظر بود که ببینه اون دختره چی میگه ، ی وقت نگه که لیام اونو زده؟(بچم از همه جا بیخبر)
حالش اصلا خوب نبود زخمی که او مرده روی شونش انداخته بود عفونت کرده بود و خیلی درد میکرد لیام هم به کسی چیزی نگفت چون میترسید که بلایی سر خانوادش بیاد
...قاضی...
قاضی:کارتو انجام دادی؟
پلیسه(همونی که بازجویی کرده بود از میا و رز):
بله قربان
قاضی:خوب؟
پ:*همه چیزو براش تعریف کرد و فایل صوتی ضبط شده رو برای قاضی گذاشت*
قاضی:اگه اینطوره چرا پسره گفت که دختررو زده؟
پ:نمیدونم ،شاید تحدیدش کردن
قاضی:اخه تو زندان؟
پ:قربان شما خبر ندارین تو زندان هم کسایی هستن که برای پول کارای زیادی بکنن
قاضی:برو پسررو بیار
پ:چشم*داشت میرفت*
قاضی:نه نه نه ولش کن توی دادگاه همه چیزو روشن میکنیم
پ:چشم هر چی شما بگین
قاضی:وقت دادگاه و بزار برای فردا به همه هم بگو چون میخوام این داستان زود تموم بشه
پ:هر چی شما بگین
...روز دادگاه...
جین:از وقتی لیام و اوردن انگار حالش خوب نبود
جین:پسرم حالت خوبه؟
لیام سرشو با معنی تایید تکون داد
جین دید که لیام عرق کرده:
ولی حالت خوب نیستاا
لیام:خوبم پدر خوبم
قاضی:خب جلسه رو شروع میکنیم
اقای لی چرا اونکار و با دخترتون کردین و انداختین گردن اقای کیم لیام؟
پ.م: ...
قاضی:لطفا جواب بدید
وکیل:اقای قاضی
قاضی:باید خودشون جواب بدن لطفا ساکت
وکیل:بله چشم
قاضی:اقای لی اگهحرف نزنین براتون بد میشه
جونکی از بین حضار داد زد:
من میدونم چرا
...
رر:چ کاری؟
جین هم نشتسو تمام ماجرا رو تعریف کرد
رز:چقد بد ، ولی چرا اونموقع چیزی به من نگفتی؟
جین:نخواستم نگران بشی
رز:ولی باید میگفتی مثلا گفتی هر چی که باشه از من قایم نمیکینی*روشو برگردوند*
جین:عشقم قهر نکن دیگه نمیشد که بگم
رز:یعنی چی نمیشد مگه چی بود؟
جین:خب نمیخواستم ، اصن ببخشید
رز:نمیخوام
جین:ای بابا
رز: ...
جین:بابا غلط کردم
رز: ...
حالا هی نازشو میکشید
...زندان*لیام*:/
لیام از همه جا بیخبر منتظر بود که ببینه اون دختره چی میگه ، ی وقت نگه که لیام اونو زده؟(بچم از همه جا بیخبر)
حالش اصلا خوب نبود زخمی که او مرده روی شونش انداخته بود عفونت کرده بود و خیلی درد میکرد لیام هم به کسی چیزی نگفت چون میترسید که بلایی سر خانوادش بیاد
...قاضی...
قاضی:کارتو انجام دادی؟
پلیسه(همونی که بازجویی کرده بود از میا و رز):
بله قربان
قاضی:خوب؟
پ:*همه چیزو براش تعریف کرد و فایل صوتی ضبط شده رو برای قاضی گذاشت*
قاضی:اگه اینطوره چرا پسره گفت که دختررو زده؟
پ:نمیدونم ،شاید تحدیدش کردن
قاضی:اخه تو زندان؟
پ:قربان شما خبر ندارین تو زندان هم کسایی هستن که برای پول کارای زیادی بکنن
قاضی:برو پسررو بیار
پ:چشم*داشت میرفت*
قاضی:نه نه نه ولش کن توی دادگاه همه چیزو روشن میکنیم
پ:چشم هر چی شما بگین
قاضی:وقت دادگاه و بزار برای فردا به همه هم بگو چون میخوام این داستان زود تموم بشه
پ:هر چی شما بگین
...روز دادگاه...
جین:از وقتی لیام و اوردن انگار حالش خوب نبود
جین:پسرم حالت خوبه؟
لیام سرشو با معنی تایید تکون داد
جین دید که لیام عرق کرده:
ولی حالت خوب نیستاا
لیام:خوبم پدر خوبم
قاضی:خب جلسه رو شروع میکنیم
اقای لی چرا اونکار و با دخترتون کردین و انداختین گردن اقای کیم لیام؟
پ.م: ...
قاضی:لطفا جواب بدید
وکیل:اقای قاضی
قاضی:باید خودشون جواب بدن لطفا ساکت
وکیل:بله چشم
قاضی:اقای لی اگهحرف نزنین براتون بد میشه
جونکی از بین حضار داد زد:
من میدونم چرا
...
۳۳.۵k
۱۹ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.