عمریست که به شوق تو غزلها سرودهایم

...
عمریست که به شوق تو غزل‌ها سروده‌ایم
باعشق نقش کرده‌ بهار، زمستان زدوده‌ایم

با اشک چشم، سر کرده شب سیاه به صبح
هرگز به‌چشم تو جزعاشق وشیدا نبوده‌ایم

در سایه‌ سار دست گرم تو بار ها خفته دل
در شوق دیدنت چه رنج راه کشیده‌ایم

مطرب نبود و نی نزد وساقی‌ام نیاورد می
بنگر که‌رمیده بخت‌مایی که‌رسوا نبوده‌ایم

درخیل آفتاب، سوخته‌دل گم به صحرائیم
اما به‌وقت‌حضور به‌جز ازنقش‌تو‌ نگفته‌ایم

هرچند همیشه به‌دوری تو سرکرده پاییزیم
از باغ سرخ‌لبت یک‌غنچه از بهار نچیده‌ایم
(ندا)
#سروده_های_عاشقانه
دیدگاه ها (۸)

...دیده بگشا تا ببینی درد این دل‌ داده راقصد بوسیدن کناری...

...شکسته دلی به راه معشوقه چیست عشقمقصدتویی‌و‌معماست‌عاشقی‌چ...

...من آن حادثه غریبم برای چشم مست تورقیب‌ثانیه‌های‌مانده‌ازع...

...‌به تیرگی شب من کمی هلال ببخش به روایت عشقمان کمی ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط