من آن حادثه غریبم برای چشم مست تو

...
من آن حادثه غریبم برای چشم مست تو
رقیب‌ثانیه‌های‌مانده‌ازعشق کناردست تو

تو و چشم شرابت آرام می‌ کند تمام مرا
رنگینه‌ پر از احساس‌است نگاه مست تو

مرا میان ترانه‌های پاییزی کنار باد بگذار
که‌پریش‌دلم به‌‌موی درباد میان دست تو

لبت انار ساوه ودلم ریش‌ برای خوردنش
چه‌ شورغریبی‌که‌‌می‌سوزددلم‌به‌دست تو

تنم‌ شده خیس از بارش‌ نغمه‌های پاییزی
غزل‌کم‌است برای‌خواندنت ناز شصت تو
(ندا)
#سروده‌های_عاشقانه
دیدگاه ها (۷)

...عمریست که به شوق تو غزل‌ها سروده‌ایم باعشق نقش کرده‌ ...

...دیده بگشا تا ببینی درد این دل‌ داده راقصد بوسیدن کناری...

...‌به تیرگی شب من کمی هلال ببخش به روایت عشقمان کمی ب...

...چه زیباست قدم زدن، با تو در این عصر پاییزیبا چتر خاطره...

دوفرشتع [غمگین

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط