تلخ استدردناک استآری تلخ است حس کردن و دیدن دزدیدن
تلخ است...دردناک است...آری تلخ است حس کردن و دیدن دزدیدن نگاهت... مگر چه ازت خواسته ام جز یک عشق...جز یک نگاه...جز یک دوست داشتن چه ازت خواسته ام...ای عشق... کاش خدا حرف دل مرا به تو برساند... کاش بعد از هربار دیدنت چشمان همیشه ابریم بارانی نشونند... کاش در چشمانت...در آن دو تیله ی قهوه ای عشق را بدیدم آن چیزی که قلبم و عقلم فریادش میزنند...کاش هیچوقت رنگ دنیا را نمی دیدم... کاش انقد سرنوشت با من و قلبم بازی نکند ...هربار که دیدمت عاشقتر شدم... هربار که دیدمت این دلم بی قرار تر شد... آخر ای دنیا چقد صبر... چقد صبر... خداوندا چقد صبر... حداقل تو بگو نگاهش را... چشمانش را... دنیایم را... از من نگیرد... آخر چگونه طاقت بیاورم... آخر چشمانم چگونه نبارنند وقتی دنیایشان را از آن ها میگیرد... خداوندا تو حرف های من را نه حرف های دلم را قلبم را چشمانم را همه ی وجودم رابه او برسان... خدایا آخر چقد صبر و چقد طاقت وقتی همه ی وجودم او را نگاهش را عشقش را قلبش را وجودش را فریاد میزنند... آخر چگونه خدا چگونه طاقت بیاورد دل همیشه عاشقم...
#فاطمه_ف
#فاطمه_ف
- ۱.۶k
- ۲۲ مهر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط