(استاد کیم)
(استاد کیم)
پارت ۱۸
با عصبانیت پرید سمته راننده که استاد کیم دست اش را رو پهلو و شکم مینو گذاشت تا نره سمته راننده اما مینو عجول بود و ارومی نداشت و همش سمته راننده هه پرت میشد تا اینکه ایستاد کیم این بار داد زد
تهیونگ : مینوووووو......
مینو الان متوجه استاد شد و خیلی خیلی آروم نگاه اش را به استاد دوخت
مینو : استاد ..... اون
تهیونگ : مینو آروم بگیر باشه
مینو زود از استاد کیم دور شد و تهیونگ با احترام مثله همیشه گفت
تهیونگ : ببخشید
راننده : نه اشکالی نداره
مینو : چیو ببخشید چرا معذرت خواهی میکنی ...
تهیونگ : کافیه مینو زود سوار شو و برو دیر میشه
مینو با غضب سوار ماشین شد راننده هم سوار شد و مینو زود شیشه ماشین را پایین کرد
مینو: بای بای استاد
تهیونگ : خدافظ مراقب خودت باش خانم کوچولو
ماشین راهی شد تهیونگ دست هایش را در جیب اش قرار گذاشت و به رفتن تاکسی نگاه میکرد
تهیونگ : انگار بچه ۵ سال
خندید و سمته عمارت رفت
》》》》》》》》》》》 ( صبح )
منیو وارد کلاس اش شد گایا را دید که با اخم نشسته بود منیو زود رفت و جلو اش نشست
مینو : چرا قهر کردی چرا بهم نگاه نمیکنی چرا امروز به خودت نرسیدی چرا امروز اینجوری شدی
گایا : ایییییی مینو ساکت شو مغزم رو خوردی
گایا بلند شد و همان دقیقه سوکهون اومد
منیو : گایا بیا بشین برات تعریف میکنم ای بابا
به دنبال اش بلند شد و نگاه اش را به پایین بود که با مخ خورد تو یکی و مینو اوفتاد رو زمین مینو دختر بود که زود گریش میگرفت همان دقیقه اشک ایش جاری شدن
سوکهون هم اوفتاد ولی وقتی دید مینو زخمی شده زود رفت سمته اش
سوکهون : مینو چی شد زخمی شدی
مینو : .... آخ .... دستم..... درد میکنه
سوکهون : ببخشد هواسم نبود
مینو رو بلند کرد و برد سمته صندلی گایا وقتی به پشته سرش نگاه کرو زود رفت سمته مینو
گایا : مینو خوبی چی شد
مینو : خوبم چیزیم نیست اما تو بگو آشتی هستی با من
سوکهون: ایگوووووو تو همین الان داشتی گریه میکردی
مینو : تو خفشو گایا بگو
همان دقیقه استاد کیم وارد کلاس شد،
تهیونگ : سلام بچ..... چی شده
مینو : استاد چیزی نیست
تهیونگ: باز دعوا کردی حالت خوبه ؟
گایا : استاد این دیونست
گایا رفت سمته صندلی اش و نشست سوکهون هم کنار اش نشست مینو هم بلند شد و سمته صندلی اش رفت
تهیونگ : خب دوباره سلام بچه ها
پارت ۱۸
با عصبانیت پرید سمته راننده که استاد کیم دست اش را رو پهلو و شکم مینو گذاشت تا نره سمته راننده اما مینو عجول بود و ارومی نداشت و همش سمته راننده هه پرت میشد تا اینکه ایستاد کیم این بار داد زد
تهیونگ : مینوووووو......
مینو الان متوجه استاد شد و خیلی خیلی آروم نگاه اش را به استاد دوخت
مینو : استاد ..... اون
تهیونگ : مینو آروم بگیر باشه
مینو زود از استاد کیم دور شد و تهیونگ با احترام مثله همیشه گفت
تهیونگ : ببخشید
راننده : نه اشکالی نداره
مینو : چیو ببخشید چرا معذرت خواهی میکنی ...
تهیونگ : کافیه مینو زود سوار شو و برو دیر میشه
مینو با غضب سوار ماشین شد راننده هم سوار شد و مینو زود شیشه ماشین را پایین کرد
مینو: بای بای استاد
تهیونگ : خدافظ مراقب خودت باش خانم کوچولو
ماشین راهی شد تهیونگ دست هایش را در جیب اش قرار گذاشت و به رفتن تاکسی نگاه میکرد
تهیونگ : انگار بچه ۵ سال
خندید و سمته عمارت رفت
》》》》》》》》》》》 ( صبح )
منیو وارد کلاس اش شد گایا را دید که با اخم نشسته بود منیو زود رفت و جلو اش نشست
مینو : چرا قهر کردی چرا بهم نگاه نمیکنی چرا امروز به خودت نرسیدی چرا امروز اینجوری شدی
گایا : ایییییی مینو ساکت شو مغزم رو خوردی
گایا بلند شد و همان دقیقه سوکهون اومد
منیو : گایا بیا بشین برات تعریف میکنم ای بابا
به دنبال اش بلند شد و نگاه اش را به پایین بود که با مخ خورد تو یکی و مینو اوفتاد رو زمین مینو دختر بود که زود گریش میگرفت همان دقیقه اشک ایش جاری شدن
سوکهون هم اوفتاد ولی وقتی دید مینو زخمی شده زود رفت سمته اش
سوکهون : مینو چی شد زخمی شدی
مینو : .... آخ .... دستم..... درد میکنه
سوکهون : ببخشد هواسم نبود
مینو رو بلند کرد و برد سمته صندلی گایا وقتی به پشته سرش نگاه کرو زود رفت سمته مینو
گایا : مینو خوبی چی شد
مینو : خوبم چیزیم نیست اما تو بگو آشتی هستی با من
سوکهون: ایگوووووو تو همین الان داشتی گریه میکردی
مینو : تو خفشو گایا بگو
همان دقیقه استاد کیم وارد کلاس شد،
تهیونگ : سلام بچ..... چی شده
مینو : استاد چیزی نیست
تهیونگ: باز دعوا کردی حالت خوبه ؟
گایا : استاد این دیونست
گایا رفت سمته صندلی اش و نشست سوکهون هم کنار اش نشست مینو هم بلند شد و سمته صندلی اش رفت
تهیونگ : خب دوباره سلام بچه ها
۶.۹k
۲۰ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.