وقتی که شدی راضی وصلم خبرم کن
وقتی که شدی راضی وصلم خبرم کن
وه! چادر زیبای عروسی به سرم کن ،
اندازه ی دنیا به تو مشتاقم عزیزم
اما به ادب مشورتی با پدرم کن ؛
ناخوانده کسی خطبه تویی محرم شبهام
دیوانه که هستم بله دیوانه ترم کن ..
غیر از تو مگر هیچ کسی هست به دنیا؟
با عشق خودت بر همگان کور و کرم کن !
تو جانی و دارم گله از چشم حسودان
اسپند بده دود و خودت بی نظرم کن ،
گفتی که نشستم به دلت باز به لبخند
دلچسب تر از قهوه ی شاه قجرم کن ؛
من با تو جهاندارم و هیچ از تو نخواهم
اصلا تو همه هستی خود نذر حرم کن
ای من به فدای تو بلای تو به جانم
بر کل بلاهای طبیعی سپرم کن
دنیای منی هیچ نمی خواهم از این عشق
وقتی که شدی راضی وصلم خبرم کن ...
وه! چادر زیبای عروسی به سرم کن ،
اندازه ی دنیا به تو مشتاقم عزیزم
اما به ادب مشورتی با پدرم کن ؛
ناخوانده کسی خطبه تویی محرم شبهام
دیوانه که هستم بله دیوانه ترم کن ..
غیر از تو مگر هیچ کسی هست به دنیا؟
با عشق خودت بر همگان کور و کرم کن !
تو جانی و دارم گله از چشم حسودان
اسپند بده دود و خودت بی نظرم کن ،
گفتی که نشستم به دلت باز به لبخند
دلچسب تر از قهوه ی شاه قجرم کن ؛
من با تو جهاندارم و هیچ از تو نخواهم
اصلا تو همه هستی خود نذر حرم کن
ای من به فدای تو بلای تو به جانم
بر کل بلاهای طبیعی سپرم کن
دنیای منی هیچ نمی خواهم از این عشق
وقتی که شدی راضی وصلم خبرم کن ...
۵.۷k
۱۳ آبان ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.