کوک: شما هم فکر کنم بدونین که شونه راستم خوبه، ولی شونه چ
کوک: شما هم فکر کنم بدونین که شونه راستم خوبه، ولی شونه چپم، یجورایی جای تاندوناش؟ انگار یکم مشکل داره، میدونم یونگی هیونگم یجورایی اینطوری بود. شما هم همیشه سعی کنید وقتی میشینید کمرتون صاف باشه که اینطوری نشید
کوک: راستش عضلههای پشت رون من یکم کوتاهن، برای همینم خیلی سفتن، برای همینم همیشه حواسم هست که خوب نرمش کنم
کوک: خسته شدین؟ لطفاً برید بخوابید و خوابای بدم نبینید، حتماً خوابای خوب ببینید. وایسین من شنیدم اگه خواب ببینید یعنی عمیق خوابتون نبرده، پس امیدوارم کلاً خواب نبینید و خواب عمیق و طولانیای داشته باشید
کوک: الان زیاد خوب نمیبینم و عینکمو نیاز دارم، ولی انقدر اونور اتاقه و نمیخوام برم برشون دارم(گشادی)
کوک: کیوت. کیوت، وای همتون خیلی.. عاه شماها هیچوقت تغییر نمیکنید
کوک: هنوز رسپی جدید ندارم، هروقت یکی ساختم بهتون میگم
کوک: مرسی که استایلمو دوست دارین
کوک: کامنتاتون یکم عجیبن؟ ولی قضیه این نیست که تا دیر وقت کار میکنم، امروز اصلا کار نکردم و تا دیر وقت خواب بودم واسه همینم بعدش دیگه خوابم نمیبرد
کوک: فکر کنم دیدم یکی توی کامنتا میگه ترسیده، لطفاً سعی کن نترسی و اگه نمیتونی خودت حلش کنی از یکی کمک بگیر، که البته مطمئناً میتونی! چون ترسیدن چیز خوبی نیست
: ناهار؟ میخوام سالاد بخورم، یه جای خوب پیدا کردم که سالادای خوشمزهای داره
کوک: شما چی؟ شما هم چیزای سالم میخورید؟ حالا که من سالاد میخورم شما هم باید بخورید سینه مرغم بهش اضاف میکنم
کوک: کامنت میخونه:"میخواستم برم بخوابم ولی تصمیم گرفتم حرفاتو ترجمه کنم برای همینم الان اینجام" مرسی که ترجمه میکنی
کوک: وای من جدی این چند وقت اصلا
کلاسای گیتارمو نرفتم، واقعا از کسی که این چند وقت بهم آموزش میداد معذرت میخوام، الان حتماً با خودش میگه " خوب داشت پیش میرفت چرا چند وقته هیچ خبری ازش نیست " ببخشید استاد ولی اخیراً دارم روی چیزای دیگه کار میکنم
کوک: بیاین این بازیه "اون کیه پشت سرت" رو تموم کنیم، اگه برگردم و واقعاً روح باشه چی؟
کوک: قبل از اینکه بیام اینجا و تنها زندگی کنم، خیلی دلم میخواست ساعت ۲ شب روح ببینم، همیشه چراغارو خاموش میکردم و میشستم توی پذیرایی و اون چیزی که روح گیرا میخوننو میخوندم، ولی خب هیچوقت هیچ صدایی نمیومد
کوک: راستش عضلههای پشت رون من یکم کوتاهن، برای همینم خیلی سفتن، برای همینم همیشه حواسم هست که خوب نرمش کنم
کوک: خسته شدین؟ لطفاً برید بخوابید و خوابای بدم نبینید، حتماً خوابای خوب ببینید. وایسین من شنیدم اگه خواب ببینید یعنی عمیق خوابتون نبرده، پس امیدوارم کلاً خواب نبینید و خواب عمیق و طولانیای داشته باشید
کوک: الان زیاد خوب نمیبینم و عینکمو نیاز دارم، ولی انقدر اونور اتاقه و نمیخوام برم برشون دارم(گشادی)
کوک: کیوت. کیوت، وای همتون خیلی.. عاه شماها هیچوقت تغییر نمیکنید
کوک: هنوز رسپی جدید ندارم، هروقت یکی ساختم بهتون میگم
کوک: مرسی که استایلمو دوست دارین
کوک: کامنتاتون یکم عجیبن؟ ولی قضیه این نیست که تا دیر وقت کار میکنم، امروز اصلا کار نکردم و تا دیر وقت خواب بودم واسه همینم بعدش دیگه خوابم نمیبرد
کوک: فکر کنم دیدم یکی توی کامنتا میگه ترسیده، لطفاً سعی کن نترسی و اگه نمیتونی خودت حلش کنی از یکی کمک بگیر، که البته مطمئناً میتونی! چون ترسیدن چیز خوبی نیست
: ناهار؟ میخوام سالاد بخورم، یه جای خوب پیدا کردم که سالادای خوشمزهای داره
کوک: شما چی؟ شما هم چیزای سالم میخورید؟ حالا که من سالاد میخورم شما هم باید بخورید سینه مرغم بهش اضاف میکنم
کوک: کامنت میخونه:"میخواستم برم بخوابم ولی تصمیم گرفتم حرفاتو ترجمه کنم برای همینم الان اینجام" مرسی که ترجمه میکنی
کوک: وای من جدی این چند وقت اصلا
کلاسای گیتارمو نرفتم، واقعا از کسی که این چند وقت بهم آموزش میداد معذرت میخوام، الان حتماً با خودش میگه " خوب داشت پیش میرفت چرا چند وقته هیچ خبری ازش نیست " ببخشید استاد ولی اخیراً دارم روی چیزای دیگه کار میکنم
کوک: بیاین این بازیه "اون کیه پشت سرت" رو تموم کنیم، اگه برگردم و واقعاً روح باشه چی؟
کوک: قبل از اینکه بیام اینجا و تنها زندگی کنم، خیلی دلم میخواست ساعت ۲ شب روح ببینم، همیشه چراغارو خاموش میکردم و میشستم توی پذیرایی و اون چیزی که روح گیرا میخوننو میخوندم، ولی خب هیچوقت هیچ صدایی نمیومد
۵.۹k
۱۵ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.