شراب سرخ پارت ۹۶
شراب سرخ پارت ۹۶
#red_wine🍷 #red_wine🍷
به پارچه خونین تکه لباسش چشم دوختم و او را محکم به سینه ام کوبیدم و بالاخره قطره اشکم از بند غرورم رها شد.
اونا با تو چیکار کردن؟
نتونستم خودمو کنترل کنم نتونستم جلوی خودمو بگیرم از اینکه ا.ت نبود و فقط تکه لباس خونیاش اینجا افتاده بود زخمی بودم ، سر یونگی عربده زدم: پس کجاست؟ دختر من کجاست یونگی؟ ما دنبال سیگنال گوشی ا.ت نیومدیم دنبال خود ا.ت اومدیم..
من الان فقط دلم خرگوش کوچولو خودمو میخواست فقط اون میتونست منو با لبخندش با خبر خوش سلامتیش خوشحال و آرام کند.
جیمین سریع بین مان فاصله انداخت و با غضب رو به من گفت: بست کن کیم..میدونم عصبیای اما قرار نیست سر بقیه خالی کنی..یونگی همه تلاششو کرده تا به اینجا برسیم اما اون عوضیا گول مون زدن..چیکار باید میکردیم که نکردیم ها کیم ؟ تو بگو؟
کی میتونست ا.ت رو گروگان بگیره .. اخه کی!؟
با صدای زنگ مبایل همه نگاه مان سمت هم چرخید..
این زنگ مبایل من نبود!
+جیمین گوشی تو داره زنگ میخوره؟
جیمین متعجب گفت:نه داداش..
#red_wine🍷 #red_wine🍷
به پارچه خونین تکه لباسش چشم دوختم و او را محکم به سینه ام کوبیدم و بالاخره قطره اشکم از بند غرورم رها شد.
اونا با تو چیکار کردن؟
نتونستم خودمو کنترل کنم نتونستم جلوی خودمو بگیرم از اینکه ا.ت نبود و فقط تکه لباس خونیاش اینجا افتاده بود زخمی بودم ، سر یونگی عربده زدم: پس کجاست؟ دختر من کجاست یونگی؟ ما دنبال سیگنال گوشی ا.ت نیومدیم دنبال خود ا.ت اومدیم..
من الان فقط دلم خرگوش کوچولو خودمو میخواست فقط اون میتونست منو با لبخندش با خبر خوش سلامتیش خوشحال و آرام کند.
جیمین سریع بین مان فاصله انداخت و با غضب رو به من گفت: بست کن کیم..میدونم عصبیای اما قرار نیست سر بقیه خالی کنی..یونگی همه تلاششو کرده تا به اینجا برسیم اما اون عوضیا گول مون زدن..چیکار باید میکردیم که نکردیم ها کیم ؟ تو بگو؟
کی میتونست ا.ت رو گروگان بگیره .. اخه کی!؟
با صدای زنگ مبایل همه نگاه مان سمت هم چرخید..
این زنگ مبایل من نبود!
+جیمین گوشی تو داره زنگ میخوره؟
جیمین متعجب گفت:نه داداش..
۲.۱k
۱۳ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.