شراب سرخ پارت ۹۵
شراب سرخ پارت ۹۵
#red_wine #red_wine🍷
واقعا کشتن اونا اینقدر سخت نبود!!
اما بی احتیاطی ما موجب شد جین تیر بخورد..
این یک تاسف بزرگ بود برای منی که اسمم را تایگر نامیده بودند.
فاکی زیر لب گفتم و به جک و جیمین سپردم تمام کارخانه را بگردن..
عرق روی پیشانی ام را خشک کردم: بگو یونگی؟
یونگی من منی کرد... اما چیزی نگفت..
از گشت و گذار و چهرههای عصبی و نگران جک و جیمین بو بردم که کسی جز این چهار تا نخاله در کارخانه نبوده..
با افتادن چشمم به پارچه خونین جلو رفتم و او را برداشتم..
کاش نبود..
اشک درون چشمانم حلقه زد..من چه مرگم شده بود؟
مرد که گریه نمیکنه!
چون مرد بودیم باید همه چیز تو خودمون میریختیم..
فقط چون محکوم شده به مرد بودن شده بودیم..
دلم میخواست مثل بچه ها گریه کنم..
بخدا که من از سنگ نبودم، بخدا که دلم داره له میزنه تا یکبار دیگه توی آغوشم بگیرمش اما الان...
#red_wine #red_wine🍷
واقعا کشتن اونا اینقدر سخت نبود!!
اما بی احتیاطی ما موجب شد جین تیر بخورد..
این یک تاسف بزرگ بود برای منی که اسمم را تایگر نامیده بودند.
فاکی زیر لب گفتم و به جک و جیمین سپردم تمام کارخانه را بگردن..
عرق روی پیشانی ام را خشک کردم: بگو یونگی؟
یونگی من منی کرد... اما چیزی نگفت..
از گشت و گذار و چهرههای عصبی و نگران جک و جیمین بو بردم که کسی جز این چهار تا نخاله در کارخانه نبوده..
با افتادن چشمم به پارچه خونین جلو رفتم و او را برداشتم..
کاش نبود..
اشک درون چشمانم حلقه زد..من چه مرگم شده بود؟
مرد که گریه نمیکنه!
چون مرد بودیم باید همه چیز تو خودمون میریختیم..
فقط چون محکوم شده به مرد بودن شده بودیم..
دلم میخواست مثل بچه ها گریه کنم..
بخدا که من از سنگ نبودم، بخدا که دلم داره له میزنه تا یکبار دیگه توی آغوشم بگیرمش اما الان...
۳.۱k
۱۳ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.