پارت ۳
پارت ۳
من:خوبی کوک:اوف عالی صندلی گذاشتم نشستم کنار تختش هوا گرم بود دکمه اول یقمو باز کردم زل زده بود بهم مرتیکه هیز سریع دکممو بستم تقریبا یه هفته بود که داشتم خوبش میکردم ولی حس میکنم یه حسایی بهش دارم خیلی آروم شده بود امروزم رفته بودم پیشش دستشو زیر چونش گذاشته بود و به حرفام گوش میداد ولی هنوزم چهرش خشن بود من:هواست هست کوک:مگه میشه دختر خوشگلی مثل تو رو دید و هواسش نبود(ای کثافت 😂) من:خیلی زبون نریز از جاش بلند شد اومد طرف من صندلیمو چرخوند دستشو رو کنار صندلی گذاشت و خمش کرد من:داری چیکار میکنی سرشو برد تو گردنم تپش قلب گرفته بودم هولش دادم عقب صندلیمو ول کرد افتادم زمین کمرم داغون شد کوک:آخ بلند شدم یدونه زدم تو صورتش و رفتم بیرون کمرم درد میکرد
از زبون جونگ کوک
یدونه زد تو گوشم من:اون الان منو زد اون دختره هرزه آه دارم برات نمیدونه من چه هیولایم قوتی قرصامو برداشتم دوتا انداختم تو دهنم با آب خوردم فقط یه ماه دیگه مونده
من:خوبی کوک:اوف عالی صندلی گذاشتم نشستم کنار تختش هوا گرم بود دکمه اول یقمو باز کردم زل زده بود بهم مرتیکه هیز سریع دکممو بستم تقریبا یه هفته بود که داشتم خوبش میکردم ولی حس میکنم یه حسایی بهش دارم خیلی آروم شده بود امروزم رفته بودم پیشش دستشو زیر چونش گذاشته بود و به حرفام گوش میداد ولی هنوزم چهرش خشن بود من:هواست هست کوک:مگه میشه دختر خوشگلی مثل تو رو دید و هواسش نبود(ای کثافت 😂) من:خیلی زبون نریز از جاش بلند شد اومد طرف من صندلیمو چرخوند دستشو رو کنار صندلی گذاشت و خمش کرد من:داری چیکار میکنی سرشو برد تو گردنم تپش قلب گرفته بودم هولش دادم عقب صندلیمو ول کرد افتادم زمین کمرم داغون شد کوک:آخ بلند شدم یدونه زدم تو صورتش و رفتم بیرون کمرم درد میکرد
از زبون جونگ کوک
یدونه زد تو گوشم من:اون الان منو زد اون دختره هرزه آه دارم برات نمیدونه من چه هیولایم قوتی قرصامو برداشتم دوتا انداختم تو دهنم با آب خوردم فقط یه ماه دیگه مونده
۲۸.۷k
۰۶ مهر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.