اهل دردی که زبان دل من داند نیست

اهل دردی که زبان دل من داند نیست
دردمندم من و یاران همه بی دردانند
دیدگاه ها (۱)

فریاد من از دست غمت عیب نباشدکاین درد نپندارم از آن من تنهاس...

گر نثار قدم یار گرامی نکنمگوهر جان به چه کار دگرم بازآید👤 حا...

زلف او برده قرار خاطر از من یادگاریمن هم از آن زلف دارم یادگ...

گر تو پنداری به حسن تو نگاری هست نیستور تو پنداری مرا بی‌تو ...

اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من❤❤!دل من داند و من دانم و د...

اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من دل من داند و من دانم و دل ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط