زلف او برده قرار خاطر از من یادگاری

زلف او برده قرار خاطر از من یادگاری
من هم از آن زلف دارم یادگاری بیقراری

👤 شهریار
دیدگاه ها (۱)

اهل دردی که زبان دل من داند نیستدردمندم من و یاران همه بی در...

فریاد من از دست غمت عیب نباشدکاین درد نپندارم از آن من تنهاس...

گر تو پنداری به حسن تو نگاری هست نیستور تو پنداری مرا بی‌تو ...

نگارا وقت آن آمد که دل با مهر پیوندیکه ما را بیش از این طاقت...

❌️🔥‌خبر داااااااااااغ🔥❌️‌•✿ از شبکه تی وی ان در کره خبر رسید...

🌱🍒ناز چشمانت نهاده ... عشق بر سیمای تو...سر خوشم چون پروریدم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط