تو مرا آزردی

تو مرا آزردی...
که خودم کوچ کنم از شهرت...
تو خیالت راحت میروم از قلبت...
میشوم دورترین خاطره در شبهایت...
تو به من،میخندی!
و به خود میگویی:باز می آید و میسوزد از عشق،ولی...
برنمیگردم،نه...
میروم آنجا که دلی بهر دلی تب دارد...
عشق زیباست و حرمت دارد...
..................................................................................
#سهراب_سپهری
دیدگاه ها (۱)

آدمها هرگز کسانی را که دوست دارند فراموش نمیکنند....فقط عادت...

در گذرگاه زمان خیمه شب بازی دهر...لحظه ها با همه تلخی و شیری...

وسعت درد فقط سهم من است...باز هم قسمت غم ها شده ام...دگر آیی...

کاش قلبم درد تنهایی نداشت....چهره ام هرگز پریشانی نداشت...بر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط