در ول وله ی شهر در دام ریا

در ول وله ی شهر در دام ریا
آنکه شادی کند و رقص کند
فاحشه اش میخوانند
دیدگاه ها (۲)

کنار پنجره کافه رو ب روی ایستگاه قطار نشسته بودمتمام مسافر ه...

عین کسی که در تمام تناسخ هایشفاحشه ای غمگین بودهو مجسمه ی بر...

عاشقانه های شبنم درکنارزندگیم

بانگاهت خواستم تامن به قربانت شومتحتِ فرمانِ دلت سربازِ چشما...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط