پارتبیستوپنجم
#پارت_بیستوپنجم
+ پس درسا کجاست ؟
رویا - گفت میره دستشویی
+ چرا باهاش نرفتین
رویا - خواستیم بریم ولی گفت نمیخواد
+ خورد
رویا - به اجبار دخترا
دیگه بدتر از این نمیشد نمیدونستم چکار کنم
+ اروین برو ماشین رو روشن کن من با درسا میام
اروین - باشه
دویدم سمت در خروجی رفتم طرف دستشویی که پشت سالن بود
وارد ی محیط شدم که دختری رو دیدم که رو زمین افتاده
خدا خواهش میکنم درسا نباشه 😢
رفتم طرف دختر با چیزی که دیدم دلم لرزید
درسا روی زمین افتاده بود و خون از دهنش میومد رنگ به صورت نداشت
اروم زدم روی گونش
+ درسا درسا جواب بده درسا
درسا - نََ...فس....نَنَنَن...دااار......م
سرفه ی ای کرد که خون اورد بالا
روی دست بلندش کردم و از در پشتی خودم رو رسوندم به ماشینی که باهاش اومدیم سریع سوار شدم استارت زدم که از داخل اینه دیدم رادوین داره میاد طرفم
پام رو گذاشتم روی گاز و با بالاترین سرعت خودم رو رسوندم به بیمارستان
پیاده شدم که ی پرستار اومد طرفم ی چیزی گفت که متوجه نشدم به انگلیسی بهش گفتم ( شراب خورده ناراحتی قلبی داشته از شدت سرفه خون اورده بالا ) برانکارد اوردن و درسا رو بردن داخل ی اتاق که گوشیم زنگ خورد
+ بله
رادوین - کجا رفتی
+ درسا حالش بد شد اوردمش بیمارستان
رادوین - ادرس بده
ادرس بیمارستان رو دادم و قطع کردم که دکتر از اتاق اومد بیرون که ازش حالش رو پرسیدم اونم گفت بهوش اومد میتونید ببریدش ولی بخاطر سرفه هاش نباید بلند صدا بده و حرف بزنه
رفتم داخل اتاق پیش درسا که اروم روی تخت خوابیده بود رنگش برگشته بود ولی کمی زرد شده بود
کنار پنجره وایسادم و به بیرون نگاه کردم به مردم که رد میشودن
لایک و فالو و کامنت یادتون نره
🙏 🙏 🙏 🙏 🙏 🙏 🙏
+ پس درسا کجاست ؟
رویا - گفت میره دستشویی
+ چرا باهاش نرفتین
رویا - خواستیم بریم ولی گفت نمیخواد
+ خورد
رویا - به اجبار دخترا
دیگه بدتر از این نمیشد نمیدونستم چکار کنم
+ اروین برو ماشین رو روشن کن من با درسا میام
اروین - باشه
دویدم سمت در خروجی رفتم طرف دستشویی که پشت سالن بود
وارد ی محیط شدم که دختری رو دیدم که رو زمین افتاده
خدا خواهش میکنم درسا نباشه 😢
رفتم طرف دختر با چیزی که دیدم دلم لرزید
درسا روی زمین افتاده بود و خون از دهنش میومد رنگ به صورت نداشت
اروم زدم روی گونش
+ درسا درسا جواب بده درسا
درسا - نََ...فس....نَنَنَن...دااار......م
سرفه ی ای کرد که خون اورد بالا
روی دست بلندش کردم و از در پشتی خودم رو رسوندم به ماشینی که باهاش اومدیم سریع سوار شدم استارت زدم که از داخل اینه دیدم رادوین داره میاد طرفم
پام رو گذاشتم روی گاز و با بالاترین سرعت خودم رو رسوندم به بیمارستان
پیاده شدم که ی پرستار اومد طرفم ی چیزی گفت که متوجه نشدم به انگلیسی بهش گفتم ( شراب خورده ناراحتی قلبی داشته از شدت سرفه خون اورده بالا ) برانکارد اوردن و درسا رو بردن داخل ی اتاق که گوشیم زنگ خورد
+ بله
رادوین - کجا رفتی
+ درسا حالش بد شد اوردمش بیمارستان
رادوین - ادرس بده
ادرس بیمارستان رو دادم و قطع کردم که دکتر از اتاق اومد بیرون که ازش حالش رو پرسیدم اونم گفت بهوش اومد میتونید ببریدش ولی بخاطر سرفه هاش نباید بلند صدا بده و حرف بزنه
رفتم داخل اتاق پیش درسا که اروم روی تخت خوابیده بود رنگش برگشته بود ولی کمی زرد شده بود
کنار پنجره وایسادم و به بیرون نگاه کردم به مردم که رد میشودن
لایک و فالو و کامنت یادتون نره
🙏 🙏 🙏 🙏 🙏 🙏 🙏
- ۶.۰k
- ۲۹ مرداد ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۷)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط