عشق💕اجبار علامت دانیال برادر دینا~ علامت دوستش € part:4
باید یکساعت و نیم دیگه اونجا باشیم
بلند شدم و رفتم حموم یک دوش ۲۰ دقیقه ای گرفتم و اومدم بیرون موهام رو خوشک کردم و درست کرم و یه میکاپ لایت کردم و با یه لباس سفید کت ابی دامن بنفش و چنمه های توسی و گردنبند مرواریدی استایلم رو کامل کردم و از اتاقم بیرون زدم تو راه مامانم گفت که تلاش کنم با یونگی گرم بگیرم
ویو یونگی
ساعت ۳ بود که از گیم دست کشیدم و رفتم حموم نزدیک ۱۰ دقیقه طول کشید ( به چه پسر سریعی😂) اومد بیرون موهام رو خشک کردم و حالت دادم و یه لباس لش سفید و کت شلوار لی یه لشم رو پوشیدم و با کتونی سفید سفید و زنجیر کردم کارم رو تموم کردم و در آخر عطر گرونم رو زدم تو راه بابام تکید کرد تا با دینا حرف بزن و بزارم احساس تنهای کنه
ویو دینا
رسیدم اونجا مامانم داشت با بابای یونگی حرف میزد و من و یونگی هم دیگرو اذیت میکردیم پسره یه رو مخ تو حال خونمون بودیم که درواشد وبا دیدن آدمی که اومد تو چشمام از داشت از حدقه میزد بیرون
+دانیال تو اینجا چیکار میکنی
بلند شدم و رفتم سمتش و بغلش کردم پدر یونگی از مامانم پرسید
^ایشون کین
°پسرم دانیال
چشمم که کسرا اوفتاد خیلی خوشحال شدم و رفتم و بغلش کردم
بهترت دوست پسر دنیا بود
اسلاید دوم =تیپ دینا
اسلاید سوم =تیپ یونگی
میدونم جونگ کوکه ولی قشنگ بود
شرت=لایک ۱۹
کامنت=۱۱
بلند شدم و رفتم حموم یک دوش ۲۰ دقیقه ای گرفتم و اومدم بیرون موهام رو خوشک کردم و درست کرم و یه میکاپ لایت کردم و با یه لباس سفید کت ابی دامن بنفش و چنمه های توسی و گردنبند مرواریدی استایلم رو کامل کردم و از اتاقم بیرون زدم تو راه مامانم گفت که تلاش کنم با یونگی گرم بگیرم
ویو یونگی
ساعت ۳ بود که از گیم دست کشیدم و رفتم حموم نزدیک ۱۰ دقیقه طول کشید ( به چه پسر سریعی😂) اومد بیرون موهام رو خشک کردم و حالت دادم و یه لباس لش سفید و کت شلوار لی یه لشم رو پوشیدم و با کتونی سفید سفید و زنجیر کردم کارم رو تموم کردم و در آخر عطر گرونم رو زدم تو راه بابام تکید کرد تا با دینا حرف بزن و بزارم احساس تنهای کنه
ویو دینا
رسیدم اونجا مامانم داشت با بابای یونگی حرف میزد و من و یونگی هم دیگرو اذیت میکردیم پسره یه رو مخ تو حال خونمون بودیم که درواشد وبا دیدن آدمی که اومد تو چشمام از داشت از حدقه میزد بیرون
+دانیال تو اینجا چیکار میکنی
بلند شدم و رفتم سمتش و بغلش کردم پدر یونگی از مامانم پرسید
^ایشون کین
°پسرم دانیال
چشمم که کسرا اوفتاد خیلی خوشحال شدم و رفتم و بغلش کردم
بهترت دوست پسر دنیا بود
اسلاید دوم =تیپ دینا
اسلاید سوم =تیپ یونگی
میدونم جونگ کوکه ولی قشنگ بود
شرت=لایک ۱۹
کامنت=۱۱
- ۶۹۴
- ۲۸ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط