پارت

پارت ۱
(لیا ویو )
عین همیشه به سمت دبیرستان حرکت کردم
کتابامو جمع کردم
و به سمت مدرسه رفتم
بعد اینکه امتحانم رو دادم از کلاس خارج شدم
عین همیشه بعد دبیرستانم داشتم میرفتم جنگل
بدنم بخاطر کتک های پدرم درد میکرد
آهنگ مورد علاقه م رو پلی کردم و قدم میزدم
غرق موزیک گوش دادن بودم که فهمیدم ۳ ساعته تو جنگلم
اصلا نمی‌دونستم کجام و راه برگشتی یاد نداشتم
قدم هامو سریع کردم که چشمم به یک قصر افتاد
ازش حس خوبی نمیگرفتم
که یکی دهنمو گرفت و منو کشید کنار
اون ......
شرایط پارت بعد:
لایک ²³
فالو ²⁰
دیدگاه ها (۳)

...جواب میدم

.....(:مخاطب داره....@qstayp

میدونم زشتم 😅😂فقط مامانم که داره میگه پدصگ درو وا کن 😂

ازتون میخوام مثل احمقا رفتار نکنین و از این آب گل آلود ماهی ...

وانشات اینوماکی//پارت ۳

# اسیر _ ارباب PART _ 2 لئونارد: از حموم اومدم بیرون و سمت ک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط