پارت 18
پارت 18
ارباب من
=خوب اون اتاق شکجست که ارباب اونجا ادمای خیلی زیادی رو شکنجه میکنه و اونجا با ادما ..
☆بسه ادامه نده فهمیدم
پرش زمانی به دو روز بعد
ا.ت ویو این روزا خیلی به ارباب علاقه پیدا کردم ولی مشکل اینجاست که یه خدمتکار جدید اومده که خیلی به ارباب میچسبه و خیلی بدم میاد ازش و اونم فهمیده که من از ارباب خوشم میاد از من بدش میاد و یجورایی دشمن همیم اسمش میکی هس خیلی خودشو میچسبونه به ارباب
پرش زمانی به نیم مین بعد
ا.ت ویو داشتم ظرفارو میشستم که دیدم میکی نشسته رو اپن و داره سیب میخوره که یهو دستش خورد به سینی لیوان و حدود 30 تا لیوان افتاد و شکست که یهو ارباب اومد
و گقت چیشده که میکی شروع کرد به ریخت اشک تمساح و گفت این ا.ت هرزه لیوان هارو انداخت
☆من مم ن(لکنت)
+بله مشخصه ا.ت انداخته(اشاره به مینکی که نشسته روی اپن)
میکی:بخدا ا.ت منو گذاشت روی اپن و خودش سینی رو انداخت و رفت سر سینک
☆اررر باااب(لکنت)
+وایسا لکنت نگیر میرم دوربین هارو چک میکنم و میکی خودت میدونی که از دروغ خوشم نمیاد
و ارباب رفت بالا و احازه نداد میکی حرف بزنه
میکی: همش تخصیر تویه زلیل مرده هس
بعد چند مین ارباب اعصبانیداومد پایین و رفت سمت ا.ت و ....
ا.ت :یهو با حرکت ناگهاتیش جا خوردم اون.....
پایان پارت 18
ارباب من
=خوب اون اتاق شکجست که ارباب اونجا ادمای خیلی زیادی رو شکنجه میکنه و اونجا با ادما ..
☆بسه ادامه نده فهمیدم
پرش زمانی به دو روز بعد
ا.ت ویو این روزا خیلی به ارباب علاقه پیدا کردم ولی مشکل اینجاست که یه خدمتکار جدید اومده که خیلی به ارباب میچسبه و خیلی بدم میاد ازش و اونم فهمیده که من از ارباب خوشم میاد از من بدش میاد و یجورایی دشمن همیم اسمش میکی هس خیلی خودشو میچسبونه به ارباب
پرش زمانی به نیم مین بعد
ا.ت ویو داشتم ظرفارو میشستم که دیدم میکی نشسته رو اپن و داره سیب میخوره که یهو دستش خورد به سینی لیوان و حدود 30 تا لیوان افتاد و شکست که یهو ارباب اومد
و گقت چیشده که میکی شروع کرد به ریخت اشک تمساح و گفت این ا.ت هرزه لیوان هارو انداخت
☆من مم ن(لکنت)
+بله مشخصه ا.ت انداخته(اشاره به مینکی که نشسته روی اپن)
میکی:بخدا ا.ت منو گذاشت روی اپن و خودش سینی رو انداخت و رفت سر سینک
☆اررر باااب(لکنت)
+وایسا لکنت نگیر میرم دوربین هارو چک میکنم و میکی خودت میدونی که از دروغ خوشم نمیاد
و ارباب رفت بالا و احازه نداد میکی حرف بزنه
میکی: همش تخصیر تویه زلیل مرده هس
بعد چند مین ارباب اعصبانیداومد پایین و رفت سمت ا.ت و ....
ا.ت :یهو با حرکت ناگهاتیش جا خوردم اون.....
پایان پارت 18
۴.۳k
۲۷ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.