عشق یا انتقام
عشق یا انتقام
P30
_ هیسسس...
( ویو کوک)
من دوسش نداشتم ؟ ......
این حرفش .....به معنای واقعی خوردم کرد
من ....اون زمان حتی به زبونم بهش میفهموندم که چقدر دوسش دارم ...و الان دارم با رفتارم بخش میفهمونم ...حالا میگه دوسش ندارم ؟
رفتم سمت تخت و روش دراز کشیدم
_ برو بیرون
+ من...هققق...من..منظور بدی ...هقق نداشتم
_ برو بیرون ( داد)
از اتاق رفت بیرون
چند دقیقه ای نگذشت که طاقت نیاوردم و رفتم از اتاق بیرون
دیدم رو مبل نشسته و به در اتاقم خیره شده
تا منو دید از جاش بلند شد
رفتم ر
سمتش دستش رو گرفتم و کشیدمش توی بغلم
محکم بغلش کردم
_ آخه چطوری میتونم دوست نداشته باشم ؟هوم؟
دستم رو کردم توی لباسش رو روی کمرش سوق دادم
_ به نظرت ه دوست نداشتم چرا باید این کارا رو میکردم ؟
لباسش رو بالا تر دادم
دستم رو روی بدنش حرکت میدادم
سرش رو بالا گرفتم از روی لبش بوسه ریزی زدم
توی چشمای تیله ایش نگاه کردم اقیانوسی بود که درونش غرق میشدم
دلم خیلی برای این اقیانوس تنگ شده بود
ولی حالا کنارمه
اسماتش کنم؟؟؟؟
P30
_ هیسسس...
( ویو کوک)
من دوسش نداشتم ؟ ......
این حرفش .....به معنای واقعی خوردم کرد
من ....اون زمان حتی به زبونم بهش میفهموندم که چقدر دوسش دارم ...و الان دارم با رفتارم بخش میفهمونم ...حالا میگه دوسش ندارم ؟
رفتم سمت تخت و روش دراز کشیدم
_ برو بیرون
+ من...هققق...من..منظور بدی ...هقق نداشتم
_ برو بیرون ( داد)
از اتاق رفت بیرون
چند دقیقه ای نگذشت که طاقت نیاوردم و رفتم از اتاق بیرون
دیدم رو مبل نشسته و به در اتاقم خیره شده
تا منو دید از جاش بلند شد
رفتم ر
سمتش دستش رو گرفتم و کشیدمش توی بغلم
محکم بغلش کردم
_ آخه چطوری میتونم دوست نداشته باشم ؟هوم؟
دستم رو کردم توی لباسش رو روی کمرش سوق دادم
_ به نظرت ه دوست نداشتم چرا باید این کارا رو میکردم ؟
لباسش رو بالا تر دادم
دستم رو روی بدنش حرکت میدادم
سرش رو بالا گرفتم از روی لبش بوسه ریزی زدم
توی چشمای تیله ایش نگاه کردم اقیانوسی بود که درونش غرق میشدم
دلم خیلی برای این اقیانوس تنگ شده بود
ولی حالا کنارمه
اسماتش کنم؟؟؟؟
- ۱۴.۴k
- ۰۲ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط