چند پارتی
چند پارتی
تهیونگ
پارت۹ (اخر)
تهیونگ دستش رو روی دست ا/ت که روی گونه اش
بود میذاره و بوسه ای به کف دست ا/ت میزنه و ادامه
میده:
+من که پرنس نیستم!
قطره اشکی اما این بار از روی شوق از گوشه چشمای
ا/ت روی گونه اش می افته و با لبخند عمیقی که روی
لباش نشسته بود لب میزنه:
+اتفاقا خوشتیب ترین پرنس دنیایی!!
هیچ کدومشون فکر نمیکردن یه روز اینطوری بهم
اعتراف کنن که عاشق همدیگن.
تهیونگ
پارت۹ (اخر)
تهیونگ دستش رو روی دست ا/ت که روی گونه اش
بود میذاره و بوسه ای به کف دست ا/ت میزنه و ادامه
میده:
+من که پرنس نیستم!
قطره اشکی اما این بار از روی شوق از گوشه چشمای
ا/ت روی گونه اش می افته و با لبخند عمیقی که روی
لباش نشسته بود لب میزنه:
+اتفاقا خوشتیب ترین پرنس دنیایی!!
هیچ کدومشون فکر نمیکردن یه روز اینطوری بهم
اعتراف کنن که عاشق همدیگن.
۵.۴k
۱۰ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.