چند پارتی
چند پارتی
تهیونگ
پارت۷
بیا .. بیا اینو بخور، اخه چت شد یهو؟! ا/ت یه چیزی
بگو!!
تهیونگ دستش رو میگیره تا روی مبل بشینه خودش
هم جلو پاش زانو میزنه
+ ا/ت خواهش میکنم گریه نکن، باور کن نمیخواستم
اینطوری بشه خواهش میکنم منو ببخش!
تهیونگ که تحمل اشک های ا/ت رو نداره چشماش
خیس میشه و زمزمه میکنه :
+ میشه منو ببخشی؟؟
آروم که شد چشماش به چشمای تهیونگ می افته
چشماش خیس بود، چشای تر تهیونگ نشونه چی بود؟!
اعتراف باال تر از این!!!
تهیونگ دستشو رو صورت ا/ت میکشه اشک چشماشو
پاک میکنه و با لبخند کم رنگی که روی لباش نشسته
بود :
+پرنسس ها گریه نمیکنن!
لبخند کم رنگی روی لبای ا/ت میشینه:
_کی گفته؟؟
تهیونگ
پارت۷
بیا .. بیا اینو بخور، اخه چت شد یهو؟! ا/ت یه چیزی
بگو!!
تهیونگ دستش رو میگیره تا روی مبل بشینه خودش
هم جلو پاش زانو میزنه
+ ا/ت خواهش میکنم گریه نکن، باور کن نمیخواستم
اینطوری بشه خواهش میکنم منو ببخش!
تهیونگ که تحمل اشک های ا/ت رو نداره چشماش
خیس میشه و زمزمه میکنه :
+ میشه منو ببخشی؟؟
آروم که شد چشماش به چشمای تهیونگ می افته
چشماش خیس بود، چشای تر تهیونگ نشونه چی بود؟!
اعتراف باال تر از این!!!
تهیونگ دستشو رو صورت ا/ت میکشه اشک چشماشو
پاک میکنه و با لبخند کم رنگی که روی لباش نشسته
بود :
+پرنسس ها گریه نمیکنن!
لبخند کم رنگی روی لبای ا/ت میشینه:
_کی گفته؟؟
۱۰.۳k
۱۰ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.