اگر دری میان ما بود

اگر دری میان ما بود،
می‌کوفتم؛
درهم می‌کوفتم!

اگر میان ما، دیواری بود،
بالا می‌رفتم، پایین می‌آمدم؛
فرو می‌ریختم!

اگر کوه بود، دریا بود،
پا می‌گذاشتم
بر نقشه‌ جهان و
نقشه‌ای دیگر، می‌کشیدم!

اما میان ما، هیچ نیست
هیچ؛
و تنها با هیچ،
هیچ کاری نمی‌شود کرد...


#شهاب_مقربین
دیدگاه ها (۱۳)

تنت زخمی، دلت آزرده باشدنگاهت سرد و باران خورده باشدشده گنجش...

عشق مانند بیمار شدن است،نمی دانی چطور اتفاق می افتد؛عطسه میک...

از من کارهای سخت بخواه!مثلا هوس توت فرنگی کن در چله ی زمستان...

گفتن "دوستت دارم" هاهیچ فایده ای ندارد!باید آنها راروی سنگفر...

نفرین شیرین. پارت 1

دوست دختر اجاره ای

🌱🍒این شعرا را برایت به یادگار می گذارم        دلی نوجوان را ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط