امشب دوباره از غزل و غم عبور کن
امشب دوباره از غزل و غم عبور کن
از واژه های تیره و مبهم عبور کن
با کوله بار خستگی ات ای خدای درد
با چهره ی گرفته و درهم عبور کن
امشب کنار آتش "عشقم" بشین و بعد...
از کوچه های روشن صبحم عبور کن
هر شب به رسم عاشقی آئینه را ببین
از خاطرات غم زده یکدم عبور کن
مانند روح باش و رها شو زقید و بند
از کوچه های خاطره نم نم عبور کن
امشب بیا بخاطر من حرف غم نزن
آرامشی ببخش و ز ماتم عبور کن
در التماس بودنت امشب سرودمت
امشب دوباره از غزل و غم عبور کن
از واژه های تیره و مبهم عبور کن
با کوله بار خستگی ات ای خدای درد
با چهره ی گرفته و درهم عبور کن
امشب کنار آتش "عشقم" بشین و بعد...
از کوچه های روشن صبحم عبور کن
هر شب به رسم عاشقی آئینه را ببین
از خاطرات غم زده یکدم عبور کن
مانند روح باش و رها شو زقید و بند
از کوچه های خاطره نم نم عبور کن
امشب بیا بخاطر من حرف غم نزن
آرامشی ببخش و ز ماتم عبور کن
در التماس بودنت امشب سرودمت
امشب دوباره از غزل و غم عبور کن
۷.۰k
۲۳ اسفند ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.